با ما تماس بگیریدو نظرات خود را برای ما بفرستید....kian.azar@gmail.com برای ایجاد یک دنیای شاد،انسانی ،مرفه و برابر باید همه خواستاران آن تلاش کنند تا ایجاد آن میسر شود،بیایید با هم برای ایجاد آن تلاش و مبارزه کنیم

Wednesday, May 09, 2007

پاسخ به نقد برنامه ی یک دنیای بهتر

پاسخ به نقد برنامه ی یک دنیای بهتر
:نامه سامانه از ایران در نقد برنامه ی یک دنیای بهتر
من به عنوان یک جوان 100% ضد دین ( خصوصا دین جانی پرور اسلام ) دارم برای شما می نویسم . ما ملت ایران می خواهیم بعد از گذشت سالها به دوران کورش بزرگ برگردیم ، می خواهیم آزاد باشیم ، یعنی آزادی عقیده ،آزادی بیان . جمهوری کریه اسلامی با شما 180 درجه متفاوت است اما یک وجه اشتراک دارید که نفس ما ایرانیان را بریده و آن هم اجبار است . در جمهوری اسلامی اجبار دردینداری و در حکک اجبار در دین زدایی . ما دولتی را می خواهیم که هم مذهبیون و هم دین گذاران آزاد باشند . شما در ابتدا نوشته اید آزادی مذهب اما در قوانینتان چیز دیگری به چشم می خورد . پس شما روی دیگر سکه هستید . ما این سکه را نمی خواهیم ، می خواهیم سکه ی جدید ضرب کنیم . سکه ای با نام کوروش بزرگ . سکه ای به نام آزادی ، دموکراسی . شما هم به ما ملت خسته بپیوندید

:پاسخ به دوستی از ایران
شادی آبان - اصفهان

دین جز خیالاتی پوچ و بی ارزش و موکول کردن برطرف شدن نیازهای امروز و انسانی بشر به آینده ای ساختگی و تأکید بر مقدر بودن اوضاع جهان نیست . انسان در اثر نادانی اش در یافتن دلیل برای بلایای طبیعی ، موجودی قادر و توانا را برای خود به وجود می آورد ، این خداسازی در اثر تکامل انسان از چند خدایی به تک خدایی رسیده است . در کنار سرمایه داری و کار مزدی معاصر که انسان را ازخود بیگانه می کند ، مذهب هم به همان اندازه در بیگانه کردن انسان در برابر خواسته هایش نقش دارد . دین و نظام کارمزدی موانعی هستند در برابر اقدام انسانها برای ساختن دنیایی بهتر . سرمایه داري، وجود مذهب و تمام اندیشه ها و تفکراتی غیر مذهبی را که هر کدام به نحوی وضع موجود را تأیید میکنند ، را توجیه وحمایت می کند و مذهب وجود نابرابری در جامعه را . دین قبل از هر چیز باید به امر شخصی انسانها تبدیل شود و دستش از حکومت و آموزش و پرورش کوتاه شود . نه در آموزش و پرورش و نه در ادارات دولتی و ... نباید هیچ گونه نشانه هایی از مذهب دیده شود ، این از خصوصیات جامعه ای سکولار است ، اما کافی نیست و باید نشانه های مذهبی از درون جامعه برداشته شوند و این به معنی جلوگیری از فعالیت گروه های مذهبی نیست چون گروه های مذهبی در جامعه ی سوسیالیستی حق دارند وجود داشته باشند، مثل هر گروه و سازمان و حزب دیگری و فعالیت به عنوان سازمانی غیر دولتی و بدون هیچ پشتوانه ی مالی و تبلیغاتی از طرف دولت . هر کسی مختار است که معتقد به دینی باشد و یا بی دین باشد . در برنامه ی یک دنیای بهتر ، برنامه ی حزب کمونیست کارگری ایران ، دین امری کاملا شخصی است و هیچ ارگان و شخصی حق تحمیل آن به کسی را ندارد. ما با دین مخالف هستیم و آن را بر ضد خواست و نیاز انسان و مانع پیشرفت انسان می دانیم و آن را نقد می کنیم ، نقد ما به دین و مذهب به معنی احترام نگذاشتن به انتخاب مردم برای داشتن دین نیست و کسی را مجبور به ضد دین بودن نمی کنیم و همینطور احترام به انتخاب مردم به این معنی نیست که مذهب و هر امر ضد انسانی که مانعی بر سر راه آزادی انسان نقد نشود و جلوی گسترشش در جامعه گرفته نشود و این عین آزادی بیان و عقیده است . جامعه ی ایران جامعه ای مذهبی نیست ، مذهب هر روز به مردم تحمیل می شود ، از طریق ایجاد رعب و وحشت در جامعه ، تبلیغات وسیع و ... . مردم از ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی مخالفتشان را با مذهب ، با خفقان و نابرابری حاکم اعلام کردند . در ضمن خصوصیات جامعه ای که مردم ایران می خواهند هیچ شباهتی به جامعه ی دوران هخامنشی ندارد ، همانطور که به جامعه ای مثل ژاپن و امریکا و ...نیز ندارد . کافی است به اعتراضات و بیانیه هایی که در مراسم مختلف ارائه می دهند نگاهی بیاندازیم، در جامعه هر کجا که تجمعی اعتراضی برگذار می شود اثری از زنده باد کوروش بزرگ و ... دیده نمی شود . تنها شعارهایی که می توان هر روز از زبان مردم ،زنان ، دانشجویان و کارگران و معلمان شنید، شعارهایی همچون آزادی و برابری ، نه به حجاب، سوسیالیسم یا بربریت و... است . کوروش و حکومتش جزئی از تاریخ ایران بوده اند و حتی اگر به قول شما خیلی هم حکومت دموکرات و انسانی ای هم داشته بوده اند- که من نظری خلاف این دارم- ، دورانشان تمام شده است . مردم امروز میخواهند خودشان سرنوشتشان را تأیین کنند و نیازی به کوروش و ... ندارند ، خواسته هاشان و نوع جامعه ای را که میطلبند میتوانیم در شعارهاشان ببینیم . به وضوح می شود دید که کوروش بزرگ شما!!! جایی در خواسته های مردم برای آزادی و برابری و جامعه ای انسانی ندارد. نظام سلطنتی همانقدر اختیار را از انسان میگیرد که نظام مذهبی و حامی معاصر آنها نظام سرمایه داری

سامانه از ایران
مذهب و کوروش بزرگ

در نامه ای به کیان آذر: "من به عنوان یک جوان صد در صد ضد دین (خصوصا دین جانی پرور اسلام) دارم برای شما مینویسم. ما ملت ایران میخواهیم بعد از گذشت سالها به دوران کوروش بزرگ برگردیم میخواهیم آزاد باشیم یعنی آزادی واقعی. آزادی بیان، جمهوری کریه اسلامی با شما 190 درجه متفاوت است اما یک وجه اشتراک دارید که نفس ایرانیان را بریده است. و آن هم اجبار یعنی اجبار در دینداری که مساوی اجبار در دین زدایی است. ما دولتی را میخواهیم که هم مذهبیون و هم دین گریزان آزاد باشند شما در ابتدا نوشتید آزادی مذهب اما در قوانینن تان چیز دیگری به چشم میخورد. چس شما روی دوم سکه هستید. ما این سکه را نمی خواهیم ما میخواهیم سکه جدیدی ضرب کنیم. سکه ای به نام کوروش بزرگ. سکه ای به نام آزادی. دمکراسی. شما هم به ما ملت خسته بپیوندید

ج.ک: سامانه عزیز، آیا میدانی که ناسیولیسم هم خودش نوعی مذهب است؟ ملت که اینهمه از آن یاد میکنی خودش بقول منصور حکمت مثل خدا و سیمرغ و خیلی خرافات دیگر غیر قابل توضیح است. خوب است مقالات او در مورد ناسیونالیسم و ملت را بخوانی تا بعد اگر خواستی بیشتر بحث کنیم. تو میخواهی به دوره کورش برگردی ولی میدانی که آنوقت دوره حاکمیت قبایل و دولت های اولیه (که بر اتحادیه قبائل متکی بود) می باشد. ببخشید دوره وحشی گری و ابتدای شهر نشینی. و جالب است که از خودت بپرسی چرا این کورش کبیر به بزرگترین شهر آنوقت منطقه یعنی بابل حمله برد؟ و آیا جز این است که در پی غارت و خراج بود؟ هیچ از خودت پرسیدی که کوروش و اسکندر و چنگیز و غیره چرا اینهمه لشکر کشی میکردند؟ چرا آدم میکشتند؟ (بالاخره جنگ خونریزی دارد، نه؟) بعلاوه هیچ فکر کرده ای چه کسی خرج آنهمه آدم را طی ماهها و سالها میداد و چه کسی مخارج اجیر و مسلح کردن دها و صدها هزار نفر را می پرداخت؟ جز مردمی که کار میکنند و زحمت میکشند و در این گونه جنگ ها قربانی میشوند؟ اسلحه و غذا و اسب و تیر و کمان که از آسمان نمی آید. باید کار کرد و این ها را ساخت. خب چه کسی مخارج این جنگ ها را میپردازد و بعد یا غارت میشود و یا بعنوان سرباز و جنگجو کشته میشود؟ آنوقت تو اسم این اوضاع را میگذاری آزادی و به ما ایراد میگری که گفته ایم میخواهیم مذهب زدایی کنیم؟ تازه در این مورد هم یا نکته ما را نگرفته ای یا نمی خواهی بگیری. مذهب زدایی به معنی ممنوع شدن مذهب نیست. مذهب امر شخصی است و ما همانطور که در برنامه مان گفته ایم خواهان آزادی مذهب و لامذهبی به عنوان امر خصوصی آدم ها هستیم. ولی مذهب زدایی به معنی زدودن تمام امتیازات مذهب است که طی قرون و اعصار بدست آورده و اکنون حتی بدیهی جلوه میکند. مثلا مذهب سازمانیافته را کسی در ردیف مافیا و شبکه های قاچاق مواد مخدر و فحشاء و باز بقول منصور حکمت حتی در ردیف صنعت دخانیات هم قرار نمی دهد. اما کاری که اینها (مذهب سازمانیافته) دارد انجام میدهد دست کمی از صنایع پیش گفته ندارد. این کار اینها جز پراکندن خرافه و جهل و تفرقه و نفرت از مومنین به خرافات دیگر و مرعوب کردن انسان ها بعنوان بنده خدا (بخوان بنده دولت و دستگاه حاکم!) و گاه (در مورد اسلام که داریم به چشم می بینیم) تربیت آدم کش و جانی چیز دیگری هست؟ خب باید این امتیازات مذهب را از آن گرفت. موافق نیستی؟ برای مثال اگر فرض کنیم مردم انقلاب کنند و قدرت را بدست بگیرند باز باید اجازه بدهند که مساجد زیر سلطه آخوندها و مافیای مذهب باشد؟ آیا نمی شود استفاده بهتری از مسجد محل کرد؟ آیا بهتر این نیست که شوراهای خود مردم در مورد استفاده از مسجد تصمیم بگیرند تا از پیش نهاد مسجد بعنوان امکانات و منبع قدرت مذهب مفروض شود و دست نخورده بماند؟ مذهب زدایی یعنی زدودن امتیازات دولتی، اداری، اقتصادی و اجتماعی مذهب. فقط کافی نیست که مذهب از دولت و آموزش و پرورش جدا شود، بلکه باید مثل هر نهاد اقتصادی و اجتماعی دیگر زیر کنترل و نظارت دولت (یعنی مردم متشکل در شوراهایشان) قرار گیرد و حساب پس بدهد و تحت کنترل مردم درآید. در یک کلام سامانه جان این فقط ما هستیم که واقعا میخواهیم مذهب را به امر خصوصی انسانها تبدیل کنیم و آنرا به خلوت وجدان مومنین پس برانیم. شما به نظر میرسد هنوز آنطور که در حرف شعارش را میدهید علیه مذهب نیستید. میخواهید خرافه مذهب را با خرافه ناسیونالیسم، امام حسین مظلوم را با کورش کبیر عوض کنید. شما با این شکل معین آبروباخته مذهب (یعنی این اسلام جمهوری اسلامی) مشکل دارید نه مذهب. آیا غیر از این است؟

No comments: