با ما تماس بگیریدو نظرات خود را برای ما بفرستید....kian.azar@gmail.com برای ایجاد یک دنیای شاد،انسانی ،مرفه و برابر باید همه خواستاران آن تلاش کنند تا ایجاد آن میسر شود،بیایید با هم برای ایجاد آن تلاش و مبارزه کنیم

Friday, March 16, 2007

از کلنگ خلخالی تا دوربین تهمینه میلانی

از کلنگ خلخالی تا دوربین تهمینه میلانی
بصیر نصیبی
«شيراز _ خبرگزاري ميراث فرهنگي _حسن ظهوري _ فعاليت يك گروه فيلمبرداري به كارگرداني "تهميه ميلاني"، سومين حادثه پياپي را براي كاخ تچر در تخت جمشيد به همراه آورد. اين گروه در حين كار لكه‌هاي سياه رنگي را روي سنگ‌هاي حياط جنوب شرقي كاخ تچر پاشيده اند. به گفته يكي از نمايندگان تشكل‌هاي غيردولتي حاضر در تخت جمشيد، گروه فيلمبرداري "تهميه ميلاني" كه موفق به گرفتن مجوز ساخت فيلم در تخت جمشيد شده اند، با ريختن لكه‌هاي سياه رنگي كه به منظور ايجاد فضاهاي افكتيو و توليد دود استفاده مي‌شده، به منظره كاخ تچر (كاخ اختصاصي داريوش) آسيب رسانده اند. به گفته يكي از ناظران، كودكاني كه قرار است در كليپ ميلاني بازي كنند به وي دراين‌باره تذكر داده‌اند اما با برخورد ناخوشايند اين كارگردان سينما مواجه شده‌اند. لكه‌هاي سياه رنگي كه در پي اسپري كردن گروه فيملبرداري روي سنگ‌ها ايجاد شده است ،كاملا شيميايي هستند به همين دليل اين احتمال وجود دارد كه براي آثار ضرر داشته باشند. شنيده‌ها حاكي از آن است كه در پي اين حادثه مسئولان تخت جمشيد به همراه كارشناسان در محل فيلمبرداري حاضر شده و به ميلاني تذكر داده‌اند اما وي به اين موضوع توجهي نداشته است
این خبر را سایت هاویا منابع خارج از ایران بخش نکرده اند تابتوانند ادعاکنندکه شایعه ای است کار ضد انقلاب های متواری که میخواهند چهره فیلمسازان فمینیست! اسلامی را خدشه دار کنند. بله این خبر در سایت میراث فرهنگی جمهوری اسلامی بازتاب یافته است . ما اصل خبر راکمی بازتر می کنیم. گزارشگرنوشته است
... تهميه ميلاني"، سومين حادثه پياپي را براي كاخ تچر در تخت جمشيد به همراه آورد. یعنی این سومین بار است که بطور پیاپی به بنای تخت جمشید آسیب رسانده می شود. دوبار قبل در چه زمانی بوده؟ چه کسانی آنرا مرتکب شده بودند ؟ چه آسیبی به تخت جمشید رسانده اند؟وچه تنبیه ای برایشان در نظر گرفته شد؟ هیچ اشاره ای در گزارش به حوادث قبلی نشده است. ولی با کمی تامل در گزارش کنونی می توانیم در یابیم که آسیب رساندن به بنای تخت جمشید وهر بنا یی که نمی توانند برایش شناسنامه اسلامی بتراشند به نوعی مجاز است واگر نه خانم تهمینه میلانی جرات نداشت که بعد از2 حادثه ،آفریننده حادثه سوم باشد. فرض بگیریم که قصه فیلمی از خانم میلانی ایجاب میکرد که دوربینش در بارگاه امام راحل ، کاشته شود واگر برای فضا سازی آسیبی به بارگاه مبارک امام سیزدهم! می رسید خانم میلانی با همین شهامت نسبت به واکنش متولیان حرم مبارک! برخورد می فرمودند؟ گزارشگرمی افزاید که میزان آسیب به حدی مشخص بوده است که حتا بازیگران کودک هم در این خصوص تذکر می دهند اما خانم بدون اعتنا، به تخریبش ادامه می دهد وتذکر مسؤلان وکارشناسان هم در تصمیم خانم اختلالی ایجاد نمی کند وبه زبان ساده تر میفرمایند: بروید کشک خودتان را بسائید من میدانم چه می کنم
خاتم میلانی اگرازعاقبت رفتارش هراس داشت هرگز جرات نمیکرد چنین عملی را مرتکب شود وبعد هم با وقاحت وبی اعتنایی به تصویر برداری ادامه دهد.بله او مطمئن است نه تنها رژیم نسبت به حفظ بناهای تاریخی حساسیتی ندارد. بلکه از ته دل خود محرک این گونه رفتار هاست. کارنامه تهمینه میلانی نشان می دهد که این خانم محترمه طی این سالها رفتارهایش را کاملا با خواست حکومت تطبیق می دهد . چندی قبل به هنگام جشنواره سینمایی استانبول یک نشریه در ترکیه با او گفتگو می کند -خانم میلانی برای اینکه توهم روزنامه ترکیه را که انگار او را یک فیلمساز معترض ارزیابی کرده بر طرف کند . میفرماید که در چهار چوب مقررات ج. اسلامی کار می کندوهیچ مشکلی با سانسور ندارد (نقل به معنا)در باره فعالیت اتمی رژیم هم گفته های احمدی نژاد را غر غره می کند ( انرژی اتمی حق مسلم ماست !) اگر منافع جمهوری اسلامی ایجاب می کرد که خودش را بی نیازاز اتم بداند واتم بازی با مقاصدسیاسی اش هماهنگ نبود فکر می کنید خانم در جواب رورنامه ترکیه چه واکنشی نشان میداد ؟ به شما قول می دهم این خانم هم کلی اندر مضار اتم جمله بهم می بافت وبه خورد خبرنگار مذکور می داد. این خا نم وبیشتر فیلمسازانی که به فیلمسازان سینمای گلخانه ای شهرت دارند - هم ماسک سینماگر معترض به چهره دارند هم همراه رژیمند وآرایشگر هر دولتی که رهبر فرزانه انتخاب می فرمایند.یک روز شرایط ایجاب می کرد که خودشان را اصلاح طلب قالب کنند زیر عبای خاتمی خزیدند و در فریب مردم سهیم شدند .چند سال بعد هم در اثر اشتباه محاسبه به ریش رفسنجانی چسبیدند وقتی دیدند رهبر میل به دیگری فرموده اند از او هم بریدندو به دولت مهر ورز وصل شدندو افتخار فیلمسازی در دولت فاشیستی/ امنیتی ، نصیبشان شد. یک دلیل دیگر هم می توان برای گستاخی این خانم تصور کردو آن بی تفاوتی، همراهی ، همدلی ماست با فرستادگان فرهنگی/ سیاسی رژیم واضافه می کنم که سالهاست اینها با میانه بازی هم حکومت ولایت فقیه را با خود دارند هم مجبوب اپوزیسیون خارج نشین هستند ، بهتر بگویم اینان وسیله ای هستند در دست دلالان وکارچاق کن ها که به بهانه جدایی هنرازسیاست. سیاست های هنری/ فرهنگی جمهوری اسلامی رادر بین اپوزیسیون رشد می دهند. این خانم هم در همه این دوران مجبوب خارج نشینان ضد رژبم بوده وهستند. ایشان در دوران درخشان!خاتمی چند روز درزندان نمایشی سر کرد. می دانید چه دستگاهی ودیعه گذاشت تا خانم از زندان 4 روزه رها شوند؟ قوه قضائیه!بله قوه قضائیه- آنهم به فرمان رهبر. اما برای فاش کردن این شگرد نخ نما شده رژیم ما چه کردیم ؟ هیچ. اطلاعیه هایی که اینجا در حمایت از این خانم منتشر شد وی را زندانی ای در یکقدمی اعدام نمایاند .تازه انتشار اطلاعیه ها آغاز شده بود که زندانی در انتظار مرگ با اجازه وکمک همان دولتی که قصد جانش را کرده بود (دولت پرزیدنت خاتمی) برای دریافت جایزه از یکی از مؤسسات به سوی امریکای گاه جهان خوار وگاه جهان خواه پرواز فرمودند ( من مخالفتی با حمایت از هر زندانی سیاسی ندارم- اما حمایت از زندانیان تا افتادن در دام شگر دهای رژیم خیلی تفاوت دارد) می دانیم این سالها یک خروار از جایزه های ریز ودرشت ادبی ،هنری ،سینمایی، حقوق بشری، انسانی به حامیان باند خاتمی-چاقوکش های سابق، پاسداران سابق وچماقداران سروش در انقلاب فرهنگی ودیگر حامیان استبداد وارتجاع جکومت ولایت فقیه اهدا شده است. امسال هم خانم میلانی بعد از شرفیابی به حضور رهبر عظیم الاشان سر !داوری جشنواره زنان کلن را بعهده گرفتندو با استقبال پر شور اپوزیسیون مترقی! کلن نشین مواجه شدند . سایت پیک نت حتا از این حد هم فراتر رفت و از برنامه نمایشی خانم در حضور رهبر با ستایش یاد کرد . در جریان همین فستیوال به افتخار حضور تهمینه خانم یک فیلم پارتی مجلل! هم ترتیب دادند وخانم پانته آ بهرامی که خودش را فیلمساز در تبعید هم می داند در گفتگو با رادیو فردا افتخار کرد که فیلمش در جشنواره ای حضور دارد که این خانم داوریش را پذیرفته است! وخانم فهیمه فرسایی هم معلوم نشد با کدام دانش و آگاهی سینمایی عضو هیت امنای جشنواره زنان کلن شده است( موش چیه که کله پاچه ش باشه) در گفتگو با محمود خوشنام و برای هفته نامه نیمروز با صراحت گفت که فیلمهای جشنواره از میان کارهای انتخاب شده فارابی (یعنی فیلمهایی که در شورای ارسال فیلم به خارج- مرکب از مامورین واواک ، وزارت ارشاد وفارابی ودیگر ادارات مربوطه بازبینی ونمایش آن برای تبعیدیان مفید تشخیص داده شده است ) برگزیده شده اند. خوب در چنین جوی چرا این گونه فیلمسازان از توبره وآخور همزمان تغذیه نکنند؟
این روزها فیلمی در امریکا به روی اکران آمده به اسم 300 *بخشی از ایرانیان لباس رزم پوشیده اند تا به جنگ کارگردان وتهیه کننده این فیلم بروند گفته شده در ظرف دو روز10 هزار امضاء علیه فیلم 300 جمع آوری شده است وروزهای هیجان انگیز تری هم در پیش داریم. خانم میترا فرخ زادنقاش /عکاس ساکن آريزونا یکی از معترضین- نظری می دهد که خلاصه اش این چنین است
این فیلم احساسات ایرانیان راجریحه دار کرده است . من نمیدانم این چطور احساساتی است که به هنگام تماشای یک فیلم تخیلی که بخشی از ایرانیان معتقدند شخصیت خشایار شاه را وارونه جلوه داده است. جریحه دار می شود ( این فیلم را من ندیده ام اما بر انگیخته شدن احساسات ایرانیان را به فال نیک میگیریم به این امید که احساسات بر انگیخته شده معترضین در همان دوران خشایار شاه متوقف نشود وبه زمان حاضر وتا همین روزها که احمدک در ایران رئیس جمهور است سرایت کند) اما وقتی خانم میلانی به یک بنای معتبر تاریخی در فضایی واقعی- نه تخیلی ،آسیب می رساند گردن کلفتی هم می کند- هیچ واکنشی را باعث نمی شود.(تنها در سایت کمیته بین المللی برای نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد این خبرمنعکس می شود وحمید- الف همکار این سایت از ایران مطلبی در این خصوص ارسال داشته که در ضمن آن به عمدی بودن رفتار خانم میلانی تاکید شده است) تا حالا که حتا یک نفراز آن ده هزار نفر علیه رفتار خانم میلانی بیانه ای را امضاء نکرده اند / این اصلا ربطی نداردکه یک بنای تاریخی چه پیشینه ای دارد؟ مسجد است؟ کلیسا است؟ خانه یک هنرمندویا شخصیت سیاسی است ؟ اقامتگاه فلان رئیس جمهور است، کاخ سلطنتی بوده است ویا قصر فلان شاهزاده. در هر کشوری حتااگر یک تکه سنگ در حفاری به دست بیاید هر چقدر لازم باشد هزینه می شود تا شناسنامه اش را مشخص کنند وبه موزه ها بسپارند اما رژیم جمهوری اسلامی خود خط می دهد تا وابستگانش ،یک اثر معتبر با شهرت جهانی را به تدریج نابود کنند
در خبر خواندیدکه این خانم به مخالفت مامورین تخت جمشید. حتا به اعتراض بازیگران خرد سال کار خود وقعی نمی گذارد. بله پشت خانم گرم است ،به کی؟ به رژیم ضد مردم ،ضد واقعیت های تاریخی، ضد ثروت های ملی و همین خبر عینا بدون هیچ اظهار نظری در سایت حکومتی انتخاب هم نقل شد و در پایان گزارش در انتخاب چند نظر هم آورده شده است که ما عینا از سایت مذکور نقلشان می کنم تا در یابید که ایرانیان اسیر داخل از یک امکان محدود برای چند سطر اظهار نظر چگونه بهره می گیرند تا صدای اعتراضشان را منتقل کنند اما ما اپوزیسیون مترقی! وآنها که آماده نبرد تن به تن باکمپانی برادران وارنر می شوند در مورد این اتفاق هیچ واکنشی نشان نمی دهیم. اول بخش هایی ازاین نظر ها را بخوانیم
«...مطمئنا قصد سويي در كار است وگر نه سازماني كه اين مجوز فيلمبرداري را صادر مي كند اگر نطرمعترضين به اسيب رساني قبلي را خوانده بود هرگز به اين مغول ها اجازه ورود به تخت جمشيد را نمي داد/... امروز اولين كاري كه مي خواستم بكنم اعتراض به سازندگان فيلم 300 بود ولي نمي دانستيم مار در استين خودمان است /... مگر ما آثار باستانیمان را از توی جوب پیدا کرده ایم ؟ یا مگر این آثار سنگ کنار جاده است که مسئولین حفظ میراث فرهنگی اینچنین آسان از خاطیان میگذرند/... نمی دانم این خانم در تخت جمشید چه می کرده . لابد باز ان دو هنرپیشه قهار !!! را با خودش برده تا هنرنمایی کنند و به سان اتش بس باز پول چاپ بزند حتی به قیمت نابود کردن میراث فرهنگی کشور /... اصلا فیلمسازی که فیلمی مثل اتش بس می سازد میراث فرهنگی حالیش می شود ما مردم ايران اگه نخواهيم كسي واسه تخت جمشيد و ساير اثار باستاني فيلم بسازه بايد چي كار كنيم؟ اخه تهمينه ميلاني را چه به فيلم ساختن در مورد تخت جمشيد ؟ تو برو فيلماي عشقي مسخرتو بساز. نمي خواد به تخت جمشيد آسيب برسوني
(همه این اظهار نظرها را از سایت حکومتی انتخاب 11 مارس 2007 جدا کرده ام)
سالها پیش به فرمان نا نوشته خمینی. شیخ خلخالی بعد ازاینکه هر چه فیلم از دوران حکومت پیشین به چنگش آمد در کامیون ریخت و به بیابان برد وسوزاند،کلنگ به دست آماده بود که هر چه از گذشته باقی مانده معدوم کند - حتا شنیدم او برای تخریب تخت جمشید هم برنامه ریزی کرده بود اما نمی دانم به چه دلیل این خواست آخوندها به انجام نرسید. امسال خانم میلانی با شناختی که از تمایل درونی رژیمش دارد به راه جلاد حکومت می رود - منتها جو وزمان عوض شده است .حالا دوربین را می شود جانشین کلنگ کرد و به فرمان نا نوشته خامنه ای هم اتکا داشت. چون درقصر تخت جمشید روزی روزگاری شاهی میزیسته است -این بنا را میتوان سمبل طاغوت دانست وبرایش مجوز تخریب صادر کرد. این امید را هم داریم که خانم میلانی همانگونه که از مزایای شرفیابی خدمت ولی فقیه بهره بسیار برده اند- این خوش رقصی هم برا یشان عاقبت خوش به ارمغان بیاورد

بصیر نصيبی 14 مارس2007 زاربروکن/ آلمان
وبلاگ:http://
www.cinemayeazad.blogspot.com
cinema-ye-azad@t-online.de

*به معترضین خارج از کشور فیلم 300 توجه می دهیم که ج. اسلامی هم به ناگهان خشایار شاه دوست شد و در کانال های تلویزیونی ،در مطبوعاتش دارد به امریکای جهانخوار وهولیود فاسد وبه خاطر ساختن این فیلم فحش وناسزا می دهد . هیچ بعید نیست همان 300 تا400 ملی/مذهبی واصلاح طلب! که تومار حمایت از گنجی، تبریک به شیرین عبادی،تقبیح کاریکاتوریست دانمارکی و... را امضامی کنند به معترضین تبعیدی به پیوندند واگر امضاء تهمینه میلانی !راهم در اطلاعیه ی شان دیدید هیچ تعجب نکنید

No comments: