با ما تماس بگیریدو نظرات خود را برای ما بفرستید....kian.azar@gmail.com برای ایجاد یک دنیای شاد،انسانی ،مرفه و برابر باید همه خواستاران آن تلاش کنند تا ایجاد آن میسر شود،بیایید با هم برای ایجاد آن تلاش و مبارزه کنیم

Friday, March 23, 2007

سخنرانی انگلس بر مزار مارکس

نام و کار او از سده ها فراتر خواهد رفت
سخنرانی انگلس بر مزار مارکس


چهاردهم مارس برابر با ۲۳ اسفند مصادف است با یکصد و بیست و چهارمین سالروز در گذشت مارکس. در گرامیداشت یاد این رهبر انقلاب کارگری اینجا متن سخنرانی کوتاهی را می آوریم که انگلس روز ۱۷ مارس ۱۸۸۳ در گورستان های گیت لندن ایراد کرده است. انگلس که خود همراه و یاور مارکس در تدوین تئوریها و آموزش های مبارزه رهائبخش طبقه کارگر و دوست نزدیک مارکس بود٬ در این سخنرانی به خلاصه ترین شکلی رئوس خدمات مارکس به طبقه کارگر جهانی را بر می شمارد و شخصیت این رهبر انقلاب کارگری را معرفی می کند
انترناسیونال

****************************************************************

چهارده مارس٬ یک ربع به ساعت ۳ بعد از ظهر٬ بزرگترین اندیشمند روزگار ما از اندیشیدن باز ایستاد. فقط دو دقیقه او را تنها گذاشته بودیم. همینکه به اتاق آمدیم٬ دیدیم که آرام روی صندلی خوابیده است. اما این بار برای همیشه. مرگ این انسان٬ برای پرولتاریای رزمنده اروپا و آمریکا و برای تاریخ علوم٬ ضایعه ای بود که آنرا نمی توان سنجید
همانطور که داروین قانون تکامل جهان ارگانیک و موجود زنده را باز نمود ٬ مارکس قانون تکامل تاریخ بشر را باز نموده است. این نکته ساده که مردمان پیش از آنکه بتوانند به سیاست٬ دانش٬ هنر٬ دین و جز اینها بپردازند؛ در وهله نخست باید بخورند و بیاشامند٬ خانه داشته باشند و جامه بپوشند؛ نکته ساده ای که زیر لایه هایی از تصورات مذهبی و ایده الیستی از دیده پنهان مانده بود. مارکس با شروع از همین نکته ساده آشکار ساخت که تولید وسایل مادی زندگی و بدینسان هر مرحله معین رشد اقتصادی یک خلق در هر روز معین٬ آن بنیادی است که تمام ساختمان دولت٬ دیدگاه های حقوقی٬ نظریات دینی و حتی هنر این مردم بر روی آن پدید می آید و از همین رو برای فهم و درک ایدئولوژی و سیاست یک خلق در هر دوره معین نخست باید مناسبات آنان در تولید زندگی مادی شان را شناخت و نه بر عکس بدانگونه که تا کنون عمل کرده اند
اما٬ این همه اش نیست. مارکس همچنین قانون ویژه حرکت شیوه تولید سرمایه داری کنونی و جامعه بورژوایی را که زاده این شیوه تولید است٬ باز نموده است. با کشف ارزش اضافی٬ بی درنگ به قوانین حرکت و تناقضات بنیادی شیوه تولید سرمایه داری و جامعه بورژوایی٬ روشنایی تابید؛ در حالیکه همه پژوهش های پیشین خواه از طرف اقتصاددانان بورژوا٬ و خواه از سوی خرده گیران سوسیالیست جز سرگردانی و سئوالات بی پاسخ به بار نیاورده بود
دو کشف از اینگونه برای یک زندگی کافی است. اگر برای کسی حتی یکی از این کشف ها میسر می شد خوشبخت بود. اما٬ مارکس در هر رشته ای که به پژوهش پرداخت٬ حتی در رشته ریاضیات٬ دارای کشفیاتی بود و چنین رشته هایی بسیار بودند و او به هیچیک به گونه ای سطخی نمی پرداخت
چنین بود این بزرگِ دانش. اما٬ این در وجود او اساسی تر از همه نبود. دانش برای مارکس نیروی محرکه ای بود تاریخی و انقلابی و پیشرفت تازه در دانش نظری٬ پیشرفتی که در آن لحظه حتی به کاربستن آن را نمی شد پیش بینی کرد٬ برای او شادی زنده ای به همراه داشت و وقتی کار به کشفیاتی می رسید که بی درنگ تاثیری انقلابی بر صنایع و بر تکامل تاریخی در کل می گذاست٬ شادی سراپای وجودش را می گرفت
سخن کوتاه٬ مارکس پیش از همه٬ یک انقلابی بود. مشارکت از راه های گوناگون در برانداختن جامعه سرمایه داری و موسسات دولتی ای که این جامعه پدیده آورده است٬ مشارکت در امر رهایی پرولتاریا که آنان را به حال و روز خویش و نیازهاشان آگاه کرده و با شروط آزادیشان آشنا ساخت٬ براستی کار زندگی او بود. مبارزه٬ خوی او بود. او با چنان شور٬ با چنان سر سختی و با چنان کامیابی مبارزه می کرد که انگشت شماری چنان مبارزه می کند. نخستین "روزنامه راین" در سال ۱۸۴۲ ٬ "به پیش" پاریس در سال ۱۸۴۴ ٬ "روزنامه آلمانی بروکسل" در سال ۱۸۴۷ ٬ "روزنامه راین جدید" در ۱۸۴۸-۱۸۴۹ و گذشته از اینها روزنامه های دیگر٬ جزوه های بی شمار مربوط به مبارزه٬ کار در سازمانهای پاریس٬ بروکسل و لندن٬ و بالاخره٬ تاسیس انجمن بین المللی کارگران چون تاجی بر همه اینها٬ براستی همه اش کاری بود که پدیده آورنده اش اگر چیزی بیش از این هم پدید نیاورده بود٬ می توانست بر آن ببالد
برای همین است که مارکس٬ کسی بود که بیش از همه از او نفرت داشتند و بیش از همه به او تهمت می زدند. حکومتها- هم استبدادی و هم جمهوری- او را تبعید می کردند و بورژواها- هم محافظه کار و هم لیبرال- پیاپی٬ او را به باد تهمت و لعنت می گرفتند. او همه اینها را چون تار عنکبوتی از سر راه خویش بر می روفت. به آن توجه نمی کرد و تنها اگر ضرورتی بسیار پیش می آمد٬ به آن پاسخ میداد. اینک این انسان که میلیونها همرزمان انقلابیش در همه اروپا و امریکا٬ از معادن سیبری تا کالیفرنیا٬ بر او حرمت می گذارند٬ گرامی اش می دارند و در سوگ او گریانند٬ چشم از جهان بسته است و من به جرات می توانم بگویم که او گرچه مخالفان زیادی داشت اما حتی یک دشمن شخصی هم نداشت
نام و کار او از سده ها فراتر خواهد رفت

No comments: