با ما تماس بگیریدو نظرات خود را برای ما بفرستید....kian.azar@gmail.com برای ایجاد یک دنیای شاد،انسانی ،مرفه و برابر باید همه خواستاران آن تلاش کنند تا ایجاد آن میسر شود،بیایید با هم برای ایجاد آن تلاش و مبارزه کنیم

Thursday, April 05, 2007

گنجی و صدای آمریکا

دوره شما گذشته است
گنجی و صدای آمریکا

روژان امید، ایران
بعد از سر و صداهایی که رسانه هایی از قبیل صدای امریکا بعد از رفتن شیرین عبادی، گنجی و امثالهم از ایران ایجاد کردند، و تا مدتها بحث داغ محافلشان این بود که اینها نمایندگان جنبشها ی اعتراضی مردم و تفکر جاری بر آنها در ایران هستند ، مدتها بود که خبری نبود و سر و صدایشان خوابیده بود. همان موقع که جناب گنجی به برنامه ها دعوت میشدند مردم با تلفن جواب خودشان را در مورد موضع دار و دسته های ایشان میدادند و بیان میکردند که بسیار جلوتر از این ها قرار دارند . از جمله مواردی که بسیار مردم در مورد آن به بحث پرداخته اند یکی این بود که باید امثال گنجی باید جواب جنایتها یی را که در دهه 60 در آنها شریک بوده بدهد و یا اینکه چرا در دوران اصلاحات و دوخرداد شما از جمهوری اسلامی دفاع کردید و
البته سیاستها ی صدای امریکا خطی ثابت را دنبال میکند . برای من که کم و بیش پیگیر برنامه هایش هستم این نکته جالب بوده است: همیشه خط سیاسی و چهره های سیاسی در این کانال مطرح میشوند که عقب تر ازاعتراضات جامعه و یا در تقابل با آن هستند . رادیکال ترین و پیشرو ترینها و به صورت خاص کمونیستها و چپها را هیچ زمانی نه تنها مطرح نکرده اند بلکه به هر بهانه و دستاویزی شده به تخریبشان در اذهان عمومی پرداخته اند و هر چیز منفی ای که به صورت واقعی مسبب آن خود سرمایه داری است را به آنها نسبت میدهند و اساسا برای همین کار حقوق میگیرند. مگر در شرایطی که واقعیتی آنقدر بزرگ باشند که نتوانند انکارش کنند. برای مثال مینا احدی و جنبش علیه اعدام . زمانی عبادی و گنجی را به اوج میبرند و حالا هم که دیگر کسی تره برایشان خرد نمیکند امثال دکتر کامران (از لیبرال دموکراتهای لائیک!!) را میآورند تا نقدشان کنند و به قول خودشان همچنان بی طرفانه ! به انتقال صرف خبر !! به مردم میپردازند
اما چند روز پیش دوباره مصاحبه هایی را با گنجی ترتیب دادند و پخش کردند. چند خط عمده در صحبتها دنبال میشد که مطرحشان میکنم و بعد از آن نظر خودم را هم در مورد این موارد خواهم گفت. به بهانه اتفاقات اخیر در ایران و احتمال جنگ و ... طبق معمول همیشه گنجی اعلام کرد که خواهان راه حلی مسالمت آمیز برای مشکل ایران است. جنگ را رد میکند و میگوید همانند مردم ایران موضعی دارد علیه میلیتاریسم امریکا و هم تروریسم اسلامی . نکته قابل توجه اینکه گنجی :" این جنبش ضد جنگ که امروز وجود دارد در ایران نمیخوام بگم که همه اش محصول تلا ش من هست ولی بالاخره
بعد از رد جنگ ، انقلاب را هم به عنوان پدیده ای خشونت آمیز رد میکند ونافرمانی مدنی را راه حل میداند و اینکه مردم هم همین راه حل رابر گزیده اند. از آنجایی که ید طولایی دارد در منطبق دانستن تزهایش با خواسته های اقشار مردم و اصلا حرکت مردم را دنباله رو تزهای خودش میداند! شروع به فاکت آوردن از جامعه ایران میکند : دیدن برنامه های ماهواره و موضع زنان در قبال مسئله حجاب. که البته وظایف شرعی اش را فراموش نمی کند و اعلام میکند زنان ایران خواهان بی حجابی نیستند. اما در عین حال میگوید این نوع پوششی که زنان به کار میبرند خواسته و مطلوب حکومت نیست، پس نافرمانی مدنی است
" مسئله بعد حرکتهای اعتراضی جاری در جامعه است که به اشتباه برخی آنرا انقلابی گری میدانند ، اما این حرکات هم در دامنه نافرمانی مدنی میگنجند و اگر نامی بخواهیم روی آن بگذاریم آنارشی گری است . این نافرمانی ها هم به دلیل وجود حکومت توتالیتر در جامعه هستند و اگر دموکراسی بر قرار باشد حل خواهند شد . معلمها جلوی مجلس علایق و منافع صنفی شان را دنبال میکنند ، کارگران سندیکا میخواهند ،زنان و
اولین نکته اینکه همین صدای امریکا که تا چندی قبل سعی میکرد نشان دهد عده بسیار زیادی از مردم خواهان حمله نظامی امریکا به ایران هستند ، امروز مجبور است بیان کند که موضع اکثریت جامعه کاملا متضاد است و جالب تر اینکه آقای گنجی که دیگر نمیتوانند وجود جبهه سوم و جنبش آنرا نادیده بگیرد سعی میکند آنرا به خودش بچسباند. ( هر چند اگر میان ایران و امریکا جنگی در بگیرد به بهانه دفاع از ایران طرف جمهوری اسلامی را خواهد گرفت
مطلب بعدی که مجبور شده در مورد آن حرف بزند ، هر چند از دید عقب مانده خودش مسئله حجاب است. آنقدر این بحث در ایران داغ و مطرح است که جنبشهای اینچنینی که حتی مردم ایران را مذهبی میدانند هم از ان اسم میآورند. (در همین 8 مارس وقبل از آن تنها جنبش ماست که اینقدر مصرانه بر این قضیه پافشاری میکند.) اگر اعتراضات جنبش زنان در ایران به این مرحله نرسیده باشد که هرروز سد حجاب و آپارتاید جنسی را بشکند و فشار و تاکید احزاب وگروههایی نظیر ما نباشد امثال گنجی و شیرین عبادی که هر جا رفته اند و صحبت کرده اند مذهب و حجاب و.. را خواسته مردم اعلام کرده اند ، امروز همچنان بر همان مسیر خواهند بود
نظریات درخشان گنجی در مورد دموکراسی قر و قاطی ایشان را هم که خود سر دمداران تئوریک دموکراسی خواه، تره ای برایش خرد نمیکنند چه برسد به مردم ایران . ملغمه ای که گنجی از مذهب و لیبرالیسم و دموکراسی وجمهوری و...ساخته به درد مردم ایران که مدتهاست از همین مذهب رویگردان شده اند و جانشان به لب آمده نمیخورد
در حالیکه جنبشهای اعتراضی دانشجویی، کارگری ، معلمان ، زنان، پرستارها و ... مدام از هم حمایت میکنند و حرف از اتحاد با هم میزنند گنجی این واقعیت روشن تر از روز را نادیده میگیرد و سعی میکند جلوه دهد که اینها تنها به دنبال منافع صنفی خود هستند . معلمان علنا اعلام میکنند مدعی عدالت خجالت خجالت، و خودشان را طرف حساب کل جمهوری اسلامی میدانند و عملا به مبارزه ای سیاسی دست زده اند و حالا این بماند که در یک گوشه هم پلاکارد سوسیالیزم به پا خیز را در کنار خواسته هایشان بلند میکنند ، ایشان تحت عنوان علایق صنفی از این خواستها نام میبرد. کارگران برای 8 مارس بیانیه و اعلام حمایت میدهند ، اینها خواست کارگران را به تنها سندیکا کاهش میدهند و محدود میکنند
زنان از مذهب وهرچه مربوط به آن است به تنگ آمده اند، هر جا که بتوانند سد حجاب و آپارتاید جنسی را بر میدارند ، هرروز چند هزار نفر را به جرم بدحجابی دستگیر میکنند، دانشجویان بر ضد حجاب قطعنامه صادر میکنند، اینها قول میدهند که مردم هنوز بی حجاب یا ضد مذهب نشده اند . دانشگاهها هم که تا بحال از هر جنبش اعتراضی در جامعه وجود داشته اعلام حمایت کرده اند.اما آقای گنجی تمام اینها را نادیده میگیرد و تصویری دیگری میدهد. چون میخواهد نقش گرایشات چپ و پیشرو را پاک کند و دقیقا به همین دلیل است که از حمایت و پشتیبانی غرب و صدای آمریکا برخوردارند
مسئله این نیست که اینها نمیدانند مردم کجا ایستاده اند ، بلکه به عمد سعی دارند جنبش اعتراضی مردم در ایران را بسیار عقب تر از چیزی که هست نشان بدهند، خود را در راس مبارزات جا بزنند ، رهبری را به عهده بگیرند تا خواسته های مردم را راست جلوه دهند . تا مادامی که جمهوری اسلامی وجود داشته باشد و خواسته های مردم را در حد دموکراسی خواهی ( که در دنیا اعتبارش را از دست داده) جلوه دهند، میتوانند به خود و مواضع محافظه کارانه شان در داخل هویت ببخشند . در غیاب نیروهای دیگر که سرکوب رژیم اجازه حضور به آنها را نمیدهد ، اینها در داخل به حیات خود ادامه میدهند و یا میتوانند از کشور خارج شده و مورد استقبال صدای آمریکا قرار بگیرند. اما هنگامی که وقتی مردم و نیروهای آزادیخواه و برابری طلب میدان دار بشوند جامعه ایران از روی اینها رد خواهد شد . هر چند که همین حالا هم این موضع شکل گرفته است
مشکل اساسی جنبشهای نظیر این با جمهوری اسلامی ضد انسانی بودن آن نیست. اینها هم حس کرده اند که جمهوری اسلامی رفتنی است و آخرین دوره عمرش را میگذراند . تا جایی که امکان داشت و در ظرفیت رژیم میگنجید سعی کردند همانجا حرفشان را بزنند و مشکلی هم با تعرض به حقوق مردم نداشتند . ماندند وتصویر اسلام تر و تمیز و آخوند مهربان تحویل مردم دادند . در زمانش از شراکت و حتی شکل دادن اعمال ضد بشری و جنایات رژیم فروگذار نکرده اند. اگر امروز اعتراضات مردم به اینجا نرسیده بود ، خواسته های مردم هر روز رادیکال تر نمیشد، این جنبش همینقدر دست و پا شکسته و عقب مانده هم از حقوق جامعه و مردم حرف نمیزد .اگر جنبشهای آزادیخواه و انسان محور همچون ح.ک.ک نبودند که تصویر حقیقی رادیکالیسم خواسته های مردم را ارائه دهند ، امروز این جنبش وقیحانه به روند قبلی تحمیق خود ادامه میداد
بهر صورت جواب من به آقای گنجی و جنبششان این است ، مردم شما را شناخته اند. حنای شما به شدت برای مردم رنگ باخته است
در مورد اینکه جامعه ایران امروز حال و هوای انقلابی ندارد هم باید بگویم که شما سعی در سانسور و خرد جلوه دادن اعتراضات همه جانبه مردم دارید. اگر در مقابل چپگرایی و کمونیسم خواهی مبارزات نایستید عجیب است. این خانه از پایبست ویران است و با کمی از این طرف آنطرف رژیم زدن نمیتوانید یک چیز تازه عرضه کنید که خریدار هم داشته باشد و جواب خواسته های امروز مردم ایران را بدهد. اسمش را جمهوری خواهی یا هر چیز دیگر که بگذارید. مردم سوسیالیزم را برای رفع تبعیض فرا خوانده اند و ما هستیم که آنرا نمایندگی میکنیم و خواهیم کرد. دوره شما مدتهاست تمام شده است

No comments: