با ما تماس بگیریدو نظرات خود را برای ما بفرستید....kian.azar@gmail.com برای ایجاد یک دنیای شاد،انسانی ،مرفه و برابر باید همه خواستاران آن تلاش کنند تا ایجاد آن میسر شود،بیایید با هم برای ایجاد آن تلاش و مبارزه کنیم

Wednesday, April 18, 2007

پاسخ به نقد سعید به حککا/ حرفهای شما خوب است، اما نگویید

پاسخ به نقد سعید به حککا
شادی آبان - اصفهان

سعید در ابتدای نوشته اش صحبت از عکسی که مصطفی آن را به عنوان مهمترین اتفاق سال 85 شناخت می کند . نظر من به عنوان کسی که در ایران زندگی می کند و هر روز حداقل ناظر زندگی و خواسته های مردم در سطح جامعه است گفتن این که این عکس مهمترین اتفاق سال 85 است عجیب و غیر قابل باور نیست . از اعتراض دانشجویان و کارگران و زنان در 8 مارس و 16 آذر و ... وتا اعتصاب معلمها که آخرینش در این سال بود . اما این تصویر به نظر من بیانگر همه ی این اتفاقات در جامعه است و نشان دهنده ی این مسئله ی مهم که جامعه از احمدی نژاد و دارودسته اش و جمهوری اسلامی به کلی روی برگردانده است . این مسئله را به راحتی میشود در جامعه دید ، از صف نانوایی و بانک و داخل تاکسی گرفته تا در اجتماعات بزرگتر و اعتراضی ، کسی نیست که جمهوری اسلامی را مسبب بدبختی اش نداند و هر روز به این رژیم بد وبیراه نگوید . مردم می خواهند که در رفاه زندگی کنند ، تفریح کنند و از زندگی لذت ببرند و پاسخ را در جمهوری اسلامی و حتی در جامعه ای شبیه امریکا هم نمی بینند، هنوز بخشی از مردم شاید شناخت زیادی از سوسیالیسم نداشته باشند و لازمه ی این شناخت حضور هر چه بیشتر فعالین چپ و البته حزب مدعی اش حکک در عرصه ی عملی و در جامعه است و سازمان دهی زیر پرچم سوسیالیسم . درون صف معترض به جمهوری اسلامی بخش پیشرو و رادیکالی وجود دارد ، در دانشگاه ، درصف کارگران،معلمان و زنان ، که سوسیایسم را جایگزین ج.ا می کند و تحقق خواستهایش را در جامعه ای سوسیالیستی میبیند و پرچمش را در اعتراضاتش بلند می کند . این تصویر دقیقا منعکس کننده ی این خواست درجامعه است و به نظرم ،هم تصویری از جامعه به ما میدهد و هم وظایف و نقشه ی عمل ما را مشخص میکند
در جای دیگر از نوشته ی سعید اشاره شده که موزیک سنتی خیلی هم زیباست و از فریاد شجریان و غیره صحبت می کند . با وجودی که اطلاعات تخصصی در زمینه ی موسیقی ندارم ولی با توجه به انواع و اقسامی که تا به حال از موزیک سنتی و شرقی و همینطور از موزیک (به اصطلاح) غربی گوش دادم چند نکته ی مثبت در موزیک غربی است که در موزیک سنتی ایرانی نیست. ابزار و آلات موسیقی غربی از تنوع بیشتری(هم در ابزار و هم در نوع صدا ) برخوردارند و هم اینکه دست انسان را برای صحبت از اتفاقاتی که در طول روز برایش می افتد باز می گذارد . اما موزیک سنتی ایرانی و شرقی از نظر موضوعی خلاصه می شود در درد و غم و هجران یار و چیزی از شادی و امید به آینده دیده نمی شود و هیچ موقع از رسیدن به (به اصطلاح ) یار صحبت نمی شود و اگر هم به او برسد او را کناری میگذارد و خواستار عشقی فرا زمینی میشود و همیشه در حال نالیدن است . این موزیک بیشتر انسان را در خلسه ای فرو میبرد که مدام به بدبختی هایش فکر می کند و مدام از زندگی واقعی دور می شود
سعید در قسمت دیگر نقدش به حکک نحوه ی مبارزه ی حزب با حجاب را مطرح می کند و آن را در شرایط ایران نادرست و زود می داند . مبارزه با حجاب در هیچ کجای دنیا زود که نیست ، دیر هم هست . پوشش آزاد حق هر فردی است و نمی شود این حق را برای مردمی که به خصوص اجبارا حجاب را بر سر میگذارند زود دانست ونادیده گرفت . انتخاب آزادانه ی نوع لباس یکی از بدیهی ترین حقوق انسانهاست و برای براندازی جمهوری اسلامی یکی از مهمترین فاکتورهاست . حجاب یکی از مهمترین تکیه گاههای ج.ا برای سرکوب مردم و ایجاد رعب و وحشت در جامعه است . هر گاه که شدت اعتراضات در جامعه گسترده تر می شود ، اولین قشری که حکومت به آن هجوم می برد زنان هستند. اگر با دیدی واقعی به مسئله ی حجاب در جامعه نگاه کنیم میبینیم که چیزی که به نام حجاب بر سرزنان است ، هر روز کمرنگ تر می شود. نمی توان مدافع حقوق زنان بود و ابتدایی ترین حقشان را نادیده گرفت و یا غیر ضروری و کم اهمیت دانست . با لغو حجاب ، زن به عنوان یک انسان و نه کالایی که باید محافظتش کرد در جامعه ظاهر می شود. تا وقتی این نگاه وجود داشته باشد نمیتوان دیگر حقوق انسانی زنان را به دست آورد . زنان امروز شعار نه به حجاب را در دانشگاه بالا میبرند ، حجابها در جامعه هر بار کمتر و کمتر میشود . جامعه ی ایران مذهبی نیست چون اگر بود ج.ا خود را به آب و آتش نمی زد که حجاب بر سر زنان بکند و از کودکستان آموزش قرآن و مذهب و حجاب را بدهد و لزومی نداشت که چند ماه یک بار طرحی را برای مقابله با بدحجابی اجرا کند و زندانهایش را با زنان بد حجاب پر کند
اگر حزب رادیکالی چون حکک دخالتی در جامعه ی ایران نداشت ، امروز سوسیالیسم یا بربریت و حجاب اجباری نه،بالا نمیرفت و اگر نبود همین مردمی که به قول شما از منصور حکمت طوری حرف میزنند که گویی سر یک سفره غذا می خورده اند ، نمی شناختندش و به رادیو و تلویزیون حزبش گوش نمی دادند
حرفهای شما خوب است، اما نگویید
نقدی بر نظرات حزب کمونیست کارگری ایران
درمورد مذهب وحجاب در ایران

سعید- ایران
و نقد مقاله مهمترین واقعه سال 85 در نشریه جوانان کمونیست شماره 292 نوشته مصطفی صابر، در ادامه مطلب قبلی که به طور فهرست وار به نظرات حزب در مورد مذهب وحجاب پرداختم (مطلب اول را هفته دیگر خواهیم آورد). در این نوشته سعی شده به برخورد این حزب با این دو موارد برخورد شود تا این حزب بتواند به طور ریشه ایی وبه دور از احساسات کاذب وبچگانه با مسایل برخود کند که دیگر نه جوانان این کشور ونه روشنفکرانش ونه سازمانهای چپش نمی توانند تاوان اشتباه وندانم کاری را بدهند
در فضایی که در ایران وجود دارد ودولت احمدی تزاد هم بیشتر به ان دامن زده است که فضای اختناق وسرکوب نیزجز این موارد هستنند . صابر مانند بچه ایی که لوازم اسباب بازی نداشته وبه یکباره صاحب یک اسباب بازی می شود ذوق میکند وسعی دارد که آن را به رخ مردم بکشد .حال حکایت اقای صابر است که دلش را خوش کرده به عکسی که شخصی روی بدن خود نوشته وسکس و موزیک ولنین را در یک اندازه دوست دارد
زمانی درچند سال اخیر که ترانه های پاپ ازرادیواین حزب پخش میشدقانع شدیم که این حزب کلا موسیقی سنتی را قبول ندارند . واستفاده نمی کنند در صورتی که اگر کلام این موسیقی را در نظر نکیریم این موسیقی بهترین است . شما فریاد شجریان را گوش کنید خود میفهمثید واگر به درون خود بدون تعصب نگاهی بیندازید.از این موسیقی بیشتر خوشتان میاید خب بگذریم از این موارد زیاد میباشد. این نوع برخورد با موسقی ومذهب وحجاب ودر کل نظرات این حزب با اینگونه موارد در اصل درست است و کمونیسم همین می باشد. ولی باید شرایط هر جامعه ایی را در نظر گرفت
چنانکه گفتم قشر روشنفکر ایران از چپ گرفته تا بقیه هم به حجاب خانواده خود تعصب دارند. چطور شما میخواهید به طور علنی ازادی جنسی وبی حجابی وبی مذهبی را تبلیغ کنید که غیر از ضربه زدن بخود وجنبش نمی کنید. و به قول منصور (حکمت) ترمزها را بکشید! چرا به مسایل روبنایی گیر دادید مردم مشکلاتی دارند که به قول معروف حجاب و.... جز بیست ونهم می باشد هر حرف ونظری اگرچه درست هم باشد ولی در هر شرایطی فرق دارد لازم است که یاداوری کنم که همین برخوردهای روبنایی شما است که زحمات انسانهایی را که همه چیز خودشان را در راه سوسیالیسم دادند ندیده می گیرید. در صورتی که هر چند مشی این سازمانها غلط بوده ولی حزب شما از این راه سر در آورد که اگر این سازمانها نبودند شما چنین جایکاهی نداشتید . ولی حداقل میتوانید مطرح کنید که اگر جنبش چپ ایران رشدی کرده است نتیجه فداکارادمهایی مثل پویان جزنی و...... بوده است . با زهم می گویم که علی رغم اینکه نظرات شما راقبول دارم ولی در ایران در حال حاضر نباید مطرح کرد. وبه خود نگویید این دیدگاه دهه پنجاه است. این دیدگاهی است که در با مردم زندگی کردن می آموزیم. شما باید در داخل جامعه باشید با مردم ده وقشر فقیر جامعه برخورد داشته تا اینها را لمس کنید. افرادی که از حزب شما به خوبی اسم میبرند وچنان میگویند منصور که انگار منصور با انها سر یک سفره عمری غذا می خورده است. افرادی که در مسجد نماز میخوانند و در عا شورا برای هیت سینه زنی نوحه می خوانند اما نظرات شما را قبول دارند وبه رادیو وکانال شما مرتب گوش میدهند. وبا اینکه فقط دوران ابتدایی را خوانده اند وخیلی از اقای صابر به فلسفه کمونیسم ونظرات حکمت خبره ترند . پس بیاید درست واصولی حرکت کنید نه اینکه مثل صابر از دیدن یک عکس ان را واقعه مهمی بدانید .وهر جا حرکتی را دیدید ان را به حزب حزب خود بچسباند. نه اینطور نمی باشد
بهتراست با واقعیات جامعه معقولانه برخورد کنیم. نمونه این برخوردها در نشریات این حزب به وضوح به چشم می خورد وافراد این حزب بخاطر اقامت طولانی در خارج از کشور کلی چیزها را فراموش کرده اند. در نشریه مذکور کیان آذر مطلبی دارد بنام مقدماتی در مورد موسیقی که اقای اذر خیال می کند که تمام مردم ایران ویا خوانندگانش به مبانی مارکسیسم واقف هستنند . واز تمام مسایل سر در می اورند باید به اقای اذر یاداوری کنیم که مردم هنوز خیلیها از انها فرق بین موسیقی پاپ وسنتی وغیره را نمی دانند. شما از مویسقی رمانتیک وغیره نام می برید که حتی به گوش نویسنده هم نخورده است. نکند ایشان برای اعضای حزب خود مقاله مینویسند ویا فکر می کند که تمام مردم در این حد معلومات دارند. نه جانم اگر برای مردم ایران می نویسید این مردم اکثرشان حتی اسم اساتید موسیقی ایران را نمیدانند وهنوز از صدای امثال ایرج ویساری به شوق می ایند

No comments: