با ما تماس بگیریدو نظرات خود را برای ما بفرستید....kian.azar@gmail.com برای ایجاد یک دنیای شاد،انسانی ،مرفه و برابر باید همه خواستاران آن تلاش کنند تا ایجاد آن میسر شود،بیایید با هم برای ایجاد آن تلاش و مبارزه کنیم

Sunday, October 21, 2007

چارلز دیکنز و کنگره مخفی!

مصطفی صابر

نمی شود امروز را به پایان برد، بدون اینکه لااقل چند کلمه در باره کنگره دوم دوستان انشعابی از حزب ما یعنی "حکمتیست" ها گفت. آخر واقعه فوق العاده مهمی رخ داد و تازه جهان دارد ابعاد آنرا متوجه میشود. من هم اینجا هنوز نمی خواهم وارد بحث نظری و سیاسی جدی بشوم. برای اینکه از دنیا عقب نمانم میخواهم لااقل احساسم را بگویم.
دوستان سابق ما بعد از دو سه سال فعالیت درخشان و گفتن اینکه مردم خر نشوید و کارگران به کلاه شان چسبیده اند و همه چیز شکست خورده، به کنگره مخفی رفتند تا پاسخ اساسی ترین مسائل جهان امروز را بدهند و بالاخره ببینند کجا ایستاده اند. این تصمیم خیلی تاریخ ساز بود. شش روز هیچ خبری از آنها نبود. بعدا فهمیدیم بیخودی نگران بودیم. در تمام این مدت داشتند بحث های داغ و ثمر بخش مخفی میکردند. بعد از 6 روز عکس هایشان را دیدیم. کمی خیالمان راحت شد. خصوصا که قیافه های خیلی شاداب و مصمم و امیدوار، و جمعیت بسیار زیاد و پرشور و هیجانی که از در و دیوار و سقف کنگره به اطراف می پاشید، واقعا بیننده را بیشتر مشتاق شنیدن بحث ها و نتایج کنگره میکرد. ولی هرچه منتظر شدیم از مصوبات خبری نشد. ما باز نگران شدیم.
تقریبا به اندازه خود کنگره طول کشید (البته برای اینکه نگویند "اتهام زدید" باید بگوییم رقم دقیق آن پنچ روز بود!) تا دوستان سرانجام توانستند یک اطلاعیه پایانی و اسامی اعضای کمیته مرکزی را روی کاغذ بنویسند و منتشر کنند. (اینها از شرایط سخت و دشوار کنگره مخفی است که نوشتن 15 سطر به اندازه خود کنگره وقت میگیرد!) و ما که با ولع اطلاعیه پایانی را چند بار خواندیم و پشت و رو کردیم دیدیم که اعلام فرموده اند بعد از آنهمه بحث های سازنده به هیچ مصوبه ای نرسیده اند و دوباره به مصوبات کنگره اولشان برمیگردند!
تصدیق میکنید که از این همه دانش و عمق و راه حل واقعا باید از هیجان لرزید. و ما لرزیدیم!
بعد از آنکه بالاخره کمی آرامش بدست آوردیم فکر کردیم: اما مگر همان مصوبات کنگره اول رفقا را به کنگره مخفی دوم نرساند که تازه بنشینند و بفهمند کجا ایستاده اند؟ مگر همه آن بحث های مششع آستانه کنگره دوم ثمره پراتیک کردن بحث های کنگره اول نبود؟ حالا نقطه سر خط؟ حالا دوباره میخواهند از کنگره یک شان شروع کنند تا دوباره به کنگره دوم برسند؟
ما که کوروش مدرسی را یک کمی میشناسیم حدس میزنیم که نتوانسته بحث هایش را به کرسی بنشاند و قایق را به رودخانه "آینده سازان" ببرد. حالا با مانور "به کنگره یک بر میگردیم" دوباره قایق را به امواج پر تلاتم دریا سپرده. در واقع میخواهد دوباره برای خودش زمان بخرد و کمی قایق را سبک کند. خدا به سرنشیان پریشان زورق نجات که ما عکس هایشان را دیدیم و غم بزرگی وجودمان را گرفت رحم کند.
راستی چرا نتوانسته بحث هایش را به کرسی بنشاند؟ کسی خط و جهت ایشان را نقد کرده بود و ماهیت اش را نشان داده بود؟ کسی از همان مصوبات روز اول این حزب تا آخر خط شان را خوانده بود و بارها و بارها هشدار داده بود و شکست طلبی ایشان و قرار گرفتن در کنار راست ترین گرایشات را نشان داده بود؟ چرا نتوانست؟
اینها فقط سوال است، "اتهام" و "فحش" نیست، باور کنید.
ولی کنگره دوم حزب "حکمتیست" خیلی هم بی دستاورد نبود. اولین دستاوردش- فکر کنم حتی قبل از اینکه عکس ها منتشر شود و قطعا قبل از انکه بعد از 5 روز اسامی کمیته مرکزی و ناموجود بودن مصوبات اعلام شود- خیلی قاطع و شفاف اعلام شد: اخراج مهرنوش موسوی از حزب. و هنوز کسی نمی داند جواب آنهمه نقد سیاسی او به مباحث اولترا راست پیش از کنگره چه بود. و این تصمیم و شیوه عمل کاملا با کنگره مخفی و آن عکس ها و آن اطلاعیه پایانی هماهنگی داشت. وجه دیگری از یک جور کمونیسم بود که شما اصلا تا بحال ندیده اید. واقعا این رفقا از "چپ سنتی" فاصله گرفته اند. اینرا این کنگره دوم با همه شکل و شمایل و مصوبات و روشنی و شوری که همه را خیره کرد، اثبات کرد.
و بعد از کنگره هم دستاوردهای دیگری از کنگره هویدا شد. اطلاعیه علیه حزب کمونیست کارگری که "ماشین تولید فحش" است. و خیلی حرفهای دیگر که چون آخر شب خودمان است دیگر نمیگوییم تا مبادا خواب از سر شما هم بپرد.
ما به رفقا گفته بودیم که حواستان باشد دارید در دامن سیاست های نظم نوینی – قومی می افتید و رفقا خوشبختانه گویا درست دم پرتگاه توقف کردند تا دوباره برگردند و از اول شروع کنند. حالا بجای قدر دانی و تشکر، ما شده ایم آن چیزهایی که حتی رویمان نمی آید تکرار کنیم و آنها شدند عاقلان تاریخ و کمونیست هایی که دارند دنیا را نجات میدهند!
شکست طلبان هرچه نداشته باشند در اوج یاس و نومیدی میتوانند به یک ریسمان آویزان شوند. و آنهم مسابقه در پرت کردن عجیب ترین کلمات کلریزه شده بسوی حزب ما است. و ما قبلا هم گفتیم که این راه کوفته شده توسط دوم خرداد است که به شکست منجر شد. این دوستان هم خیلی که خوب کار کنند به همانجا خواهند رسید.
این آینده تابناک را از سخنرانی افتتاحیه کوروش مدرسی در کنگره دوم که منتشر شده میتوانید ببینید. نکات جالبی دارد که یک وقت دیگر باید پرداخت. فعلا یک جنبه اش خیلی چشم ما را گرفت:
تا حالا فکر میکردیم فقط یک صنف خاص وطنی میتواند برای شکست و "فاجعه کربلا" چنین مرثیه بخواند. از سخنرانی کوروش که با جملاتی شعر گونه از یک رمان چارلز دیکنز شروع کرده است، به شبهه افتادیم که نکند چارلز دیکنز هم ید طولایی در این سنت دیرینه شرقی داشته است. ولی تا آنجایی که ما دیکنز را جسته گریخته شناختیم نمی توانیم اینرا بگوییم. اما دیکنزی که کوروش با خودش به کنگره مخفی برده گویا خیلی تحت تاثیر فضای امید بخش و پر از پاسخ و راه حل کنگره قرار گرفته و فی البداهه شعر گفته است.
یک "اتهام" خیلی گنده: کدام جنبش، کدام جریان اجتماعی در ایران امروز این چنین احساس شکست و نابودی میکند؟
شاید چارلز دیکنز جوابش را داشته باشد.

19 اکتبر 2007

No comments: