آخر هفته 29 نشریه ای از علی جوادی
مطالب این شماره
خطر جنگ
اکتبر ما،اکتبرآنها
اگر دنیا دست ما بود
شخصی:اما کماکان سیاسی
پاسخ به نامه ها
علیه اعدام به سر دبیری بابک شدیدی
مطالب این شماره
برای متوقف کردن احکام اعدام همکاری جهانی لازم است
دبیر کل عفو بین الملل ،حکومت ایران را به لغو سنگسار فرا میخواند
ومطالب دیگر
ایسکرا نشریه ای از کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری
به سر دبیری عبدل گلپریان
مطالب این شماره
ماده هشتم قطعنامه مهاباد و جدال ناسیونالیستهای کرد
اتحادیه میهنی و بحران حزب دمکرات کردستان ایران
یادداشتی درباره نوشتن تجارب اعتراض کارگری
گزارش کوتاهی از وضعیت کارخانه نساجی شاهو در سنندج
فصلنامه رها به سردبیری شمه صلواتی
مطالب این شماره
مختصری از تاریخ یک دوره عبدل گلپریان
نگاهی کوتاه به گذشتهای نه چندان دور سعید اصلی
صفحه کوچکی از زندگی من مینا احدی
جنگ ، اسرا و انسانیت منصور فرزاد
بیاد رفقای خوب و بیاد ماندنیم شمه صلواتی
و مطالب دیگر
آخرهفته نشریه ای از علی جوادی
مطالب این شماره
اسبها در سربالایی همدیگر را گاز میگیرند
تزهایی پیرامون موقعیت سیاسی جدیددر ایران
از ممنوعیت برقع دفاع میکنم
اگر دنیا دست ما بود
شخصی:اما کماکان سیاسی
پاسخ به نامه ها
و مطالب دیگر
چراغ نشریه ای از سازمان همجنسگرایان ایرانی
مطالب این شماره
آشکار سازی
مربیان ناآگاه و ناآگاهی اجتماعی
خطوط هندسی یک جادو
در باره سازمان ما
آسیب شناسی اروتیسم مدرن2
تن فروشی وزن
دریچه
شعر و داستان کوتاه
در گرامیداشت اوریانا فالاچی
و مطالب دیگر
انترناسیونال ، نشریه ای از حزب کمونیست کارگری ایران
به سر دبیری محسن ابراهیمی
مطالب این شماره
خطر جنگ ؟ نگاهی به موقعیت سیاسی حاضر
16
آذر یک روزمهم تاریخی
اعتراض به حضور خاتمی در لندن
نامه سر گشاده شیوا محبوبی به دانشجویان در انگلیس
نامه وکلا به دانشگاه سنت اندروز در اعتراض به دادن
دکترای افتخاری حقوق به خاتمی
در حاشیه رویدادها
اطلاعیه ها و مطالب دیگر
میتینگ اعتراضی علیه روز قدس در برلین
مینا احدی یکی از سخنرانان این میتینگ بود
برلین روز شنبه 21 اکتبر٬ شاهد چندین تظاهرات اعتراضی بود. در یکسو اتحادیه های کارگری در اعتراض به بی حقوقی و فقر و بیکاری میتینگ اعتراضی گسترده ای داشتند و در سوی دیگر سازمانهای ضد فاشیست و همچنین فاشیستها و نازیها٬ میتینگهایی در گوشه دیگری از شهر برلین فراخوانده بودند.
سازمانهای اسلامی و تروریستهای اسلامی وابسته به سفارت جمهوری اسلامی نیز٬ فراخوان تظاهرات روز قدس را داده و در مقابل آنها یک ائتلاف بزرگ از حزب سبز و حزب چپ آلمان بهمراه تعدادی از سازمانها و نهادها و شخصیتهای ایرانی و آلمانی٬ به یک میتینگ اعتراضی ضد این حرکت فراحوان داده بودند.
این میتینگ ساعت 11 صبح آغاز شد و در آن سخنرانان مختلفی از نمایندگان احزاب پارلمانی و همچنین چندین نفر از اپوزیسیون حکومت اسلامی نیز سخنرانی کردند.
فعالین جبهه سوم نیز در این حرکت شرکت کردند و مینا احدی در این تظاهرات سخنرانی کرد.
مینا احدی در بخشی از سخنرانی خود چنين گفت:
"من مسول یک کمیته جهانی علیه سنگسار هستم. در مبارزه روزمره ما علیه سنگسار٬ یک واقعیت مداوم تکرار میشود. دولتهای غربی در مماشات با جريانات اسلامي و تروریسم اسلامی٬ سالهای سال است برای قدرت گرفتن و قوام یافتن یک جنبش کثیف٬ ارتجاعی و قرون وسطایی تلاش میکنند. طالبان در افغانستان و جمهوری اسلامی ایران و... دستاورد این همیاری و کمکهاي بوده است که جريانات اسلامي و دولتهاي غربي معمار آن بودند.
دیروز احمدی نژاد در ایران از نابودی اسراییل حرف زد. دلیل اصلی این حرف اینست که حکومت اسلامی در ایران با اعتراض و نفرت اکثريت عظيم مردم روبرو است. بنابر اين اين پيام احمدي نژاد اساسأ به جريانات اسلامي خارج از ايران است. این جنبش کثیف و ارتجاعی راه بقا و دوام و قدرت گیری خود را در این شعارها و در اتحاد جریانات اسلامی در منطقه جستجو میکند. در سوی دیگر در همین هفته رجز خوانی مقامات دولتی اسراییل و امریکا را در مورد حمله نظامی و یا تحريم اقتصادي عليه ایران را شاهد هستیم.
دولت بوش و تروریسم دولتی در آمریکا ٬ میخواهد همان سناریوی سیاهی را که در عراق ایجاد کرده و حتی بدتر از آنرا در ایران ایجاد کند. من در اینجا به نمایندگی از میلیونها نفر در اسراییل و ایران و فلسطین و آلمان و امریکا ٬ صحبت میکنم. میلیونها نفري که به این دو قطب ترور و وحشت نه میگویند. میلیویها نفري که به جبهه سوم تعلق دارند. ما انسانیم و در این قرن و با این درجه از پیشرفت تمدن تصميم گرفته ايم اجازه ندهیم که قطبهای تروریستی جان و هستی و امنیت و آینده ما را نابود کنند.
در جنگ و حملات دولت اسراییل به مردم لبنان و کشتار و نابودی هزاران نفر٬ نه جریانات اسلامی و حماس و حزب الله و جمهوری اسلامی ایران و نه دولت امریکا و سران حکومت اسراییل کسی از معضل فلسطین و مشکلات مردم فلسطین حرفی نمیزد جنگ بر سر خاورمیانه بزرگ و یا اسلامي و دفاع از اسلام و شکست کافران بود. در این واقعه مردم فلسطین و معضل فلسطین قربانیانی بودند که این نیروها آنها را زیر پایشان له میکردند.
پس در این روز و در این میتینگ یکبار دیگر بر علیه دو قطب تروریستی و در دفاع از انسانیت و حقوق انسانی شعار میدهیم و اعلام ميکنيم اين دو قطب ترور و وحشت بايد شرشان از سر مردم کم شود."
از این میتینگ شبکه های خبری متعددی گزارش و خبر تهیه کردند. با مینا احدی در محل یک شبکه تلویزیونی مصاحبه کرد که در روز یکشنبه از تلویزیون پخش شد و همچنین عکس ژیلا هرجابی کادر حزب کمونیست کارگری ایران در روزنامه " برلینر کوریر" در حالیکه بر صورتش شعار نه به تروریسم نوشته بود٬ چاپ شد.
پرچم و آرم جبهه سوم مورد توجه قرار گرفته و عکاسان و خبرنگاران از آن عکس ميگرفتند.
فعالین جبهه سوم - برلین
23 اکتبر 2006
همبستگی ، نشریه ای از فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی
مطالب این شماره
دولت آلمان عقب نشینی می کند
دولت هلند نیز عقب نشینی کرد
کنفرانس یازدهم فدراسیون، ماه نوامبر در آلمان
پروسه پذیرش پناهجویان (جدا شدگان از مجاهدین)مستقر در تیپف عراق، آغاز شد
تظاهرات در لندن علیه حضور خاتمی
مقالاتی از خوانندگان و فعالین فدراسیون
و
…..
کبرا رحمانپور باید آزاد گردد
Kobra Rahmanpuor'a özgürlük
تیتر هفته نامه " قیزل بایراق " چاپ ترکیه اینست: کبرا رحمانپور باید آزاد شود
در شماره 38 این هفته نامه که در ترکیه چاپ میشود٬ در مورد میتینگ اعتراضی در اسکی شهر ترکیه بر علیه حکم اعدام کبرا رحمانپور یک مطلب را مشاهده میکنیم.
در این هفته نامه نوشته شده که فعالین حزب کمونیست کارگری بهمراه فعالین کمیته بین المللی علیه اعدام و سازمان آزادی زن وهمچنین سازمانهای ترکیه ای در یک میتینگ مشترک شرکت کردند. از ترکیه سندیکال معلمان٬ نمایندگان سازمانهای SES, EHP, ٬ SDP, EKD, KADER حزب سوسیال دمکرات و همچنین نمایندگان خانه مردم " خلق ایوی" و نمایندگان نهاد Mücadele Birligi و SGD حضور داشتند.
در ادامه مطلب٬ بیوگرافی کبرا رحمانپور نوشته شده و همچنین از دلارا دارابی و شهلا جاهد نیز بعنوان زنانی که به اعدام محکوم شده اند٬ اسم برده شده است. در مطلب مزبور همچنین از محکومیت به اعدام 16 جوان در اهواز صحبت شده و از همگان دعوت شده است که به این احکام ضد انسانی اعتراض کنند.
این مطلب را میتوانید در سایت ملاحظه کنید.
http://www.kizilbayrak.org/2006/sikb.06.38/sayfa_30.html
کمیته بین المللی علیه اعدام مفتخر است که کمپین نجات کبرا چنین ابعاد بین المللی پیدا کرده و باعث ایجاد همکاری و اتحاد عمل بین نهادهای مختلف مدافع حقوق انسانی شده است.
جنبش برای نجات جان کبرا رحمانپور و محکومین به اعدام یک جنبش مهم با ابعادی بین المللی است که از ایتالیا تا ترکیه٬ از استرالیا تا سوید و آلمان و از امریکا تا اردن وپاکستان را در برگرفته است.
این جنبش تا کنون توانسته حکومت جنایتکار اسلامی را به عقب نشینی های وادار کند. چنانچه در هفته گذشته از زبان شاهرودی اعلام شد که باید به افکار عمومی توجه کرد٬ و اکنون سران حکومت زیر این فشارهای سنگین در حال بررسی و تصمیم گیری در مورد این حکم هستند.
کمیته بین المللی علیه اعدام همگان را به گسترش دادن مبارزات خود تا آزادی کبرا رحمانپور فرامیخواند.
کمیته بین المللی علیه اعدام
19 اکتبر 2006
تلفن تماس: 00491775692413
www.adpi.net
جنبش جهاني دفاع از کبرا رحمانپور گسترش مي يابد
در ايالت توسکاني ايتاليا٬ روز سي نوامبر روز دفاع از کبرا رحمانپور است
٢۰۰۰۰ نامه اعتراضي براي سفارت رژيم در رم ٬
با امضا صدها شهردار و شخصيتهاي فرهنگي و سياسي
وکيل و خانواده کبرا تقاضاي مرخصي براي کبرا کردند
شوراي اياتي توسکاني در آخرين اجلاس خود تصميم گرفت که سي نوامبر امسال را به نام کبرا رحمانپور نامگذاري کند. سي نوامبر روز گراميداشت لغو حکم اعدام و منع شکنجه در اين ايالت است. در سال ١۷۷۶ در اين ايالت که حودمختار بوده٬ حکم اعدام رسما ممنوع و شکنجه ملغي شده است. در روز سي نوامبر هر سال مردم اين ايالت٬ اين روز را جشن گرفته و به دفاع از يک شخصيت و زنداني سياسي و محکوم به اعدام بر ميخيزند. سال گذشته اين ايالت اکبر گنجي را برگزيد و امسال کبرا رحمانپور است که در مرکز توجه ميليونها نفر مردم ساکن اين ايالت است.
قرار است روز سي نوامبر در همه شهرهاي اين ايالت که مرکز آن فلورانس است٬ مراسمها و کنفرانس هايي برگزار شود٬ و در مورد کمپين جهاني نجات کبرا و زندگي و موقعيت محکومين به اعدام در ايران صحبت شود.
در دو هفته گذشته٬ ايتاليا شاهد برگزاري ميتينگها و مراسمهاي متعددي در دفاع از کبرا رحمانپور بود. دو تظاهرات اعتراضي در مقابل سفارت حکومت اسلامي در شهر رم٬ با حضور صدها نفر و همچنين ارسال ٢۰۰۰۰ نامه اعتراضي براي سفارت جمهوري اسلامي در پايتخت ايتاليا٬ از جمله اقدامات گسترده اي بود که توجه هاي زيادي را بخود جلب کرد.
يک راديو در رم٬ هر روز بخشي از وقت خود را به کبرا رحمانپور و کمپين نجات او اختصاص داده و توانسته است مباحث زيادي را روزانه در بين مردم بر عليه اعدام و بر عليه حکومت جانيان در ايران دامن بزند. اين مجموعه فعاليتها باعث شده است که سمپاتي و دفاع گسترده اي از کبرا رحمانپور شده و خواست آزادي فوري او در بين هزاران نفر مطرح شود.
کميته بين المللي عليه اعدام ٬ اقدام شوراي ايالتي توسکاني و مجموعه فعاليتها در کشور ايتاليا را بسيار مهم دانسته و دست همه دست اندرکاران در ايتاليا را به گرمي مي فشارد. ما روز سي نوامبر بهمراه مردم ايالت توسکاني٬ در همه جا براي نجات جان کبرا به خيابان آمده و يکبار ديگر براي آزادي او اقداماتي را در دستور خواهيم گذاشت.
کبرا در وضعيت جسمي و روحي بسيار وخيمي است. اينرا مادر کبرا که هفته گذشته به ملاقات او رفته بود٬ تاکيد ميکند. مادر کبرا ميگويد٬ صورت کبرا کاملا تغيير شکل داده و او از شدت لاغري و دپرسيون قيافه اش تغيير کرده است. بدليل وخامت وضع جسمي و روحي ٬ وکيل و خانواده کبرا تقاضاي مرخصي براي وي کرده اند. و بزودي ممکن است کبرا به مرخصي بيايد.
کمپين نجات کبرا با خواست آزادي کبرا همچنان با قدرت به پيش ميرود. اين کمپين تا روز رهايي کبرا از زندان ادامه حواهد يافت.
کميته بين المللي عليه اعدام
١6 اکتبر ٢۰۰۶
تلفن تماس: ۰۰۴۹١۷۷۵۶۹٢۴١٣
net.adpi.www
email: zip_isf@yahoo.com
در نظر خواهی راجع به 16 آذر که در قسمت نظر سنجی پایین صفحهاست شرکت کنید و راه کارها و پیشنهادهای خود را برای ما به آدرس ایمیلمان بفرستید zip_isf@yahoo.com
در نظر خواهی راجع به 16 آذر که در قسمت نظر سنجی پایین صفحه
است شرکت کنید و راه کارها و پیشنهادهای خود را برای ما به آدرس ایمیلمان بفرستید zip_isf@yahoo.com
email: zip_isf@yahoo.com
در نظر خواهی راجع به 16 آذر که در قسمت نظر سنجی پایین صفحه
است شرکت کنید و راه کارها و پیشنهادهای خود را برای ما به آدرس ایمیلمان بفرستید zip_isf@yahoo.com
براى متوقف کردن احکام اعدام همکارى جهانى لازم است
دوشنبه ۱۰ اکتبر روز جهانى عليه اعدام بود۔ به همين مناسبت سازمان عفو بين الملل در استکهلم سمينارى برگزار کرد۔ از من بعنوان فعال کميته بين المللي عليه اعدام دعوت شده بود که در باره اعدام در ايران بخصوص اعدام کودکان سخنرانى کنم۔
شب هنگام فرصت داشتم که به فردا٬ دوشنبه فکر کنم٬ براى دفاع از دهها کودک و زنى که درخطر اعدام فورى اند٬ براى آنها که حتى نامشان هم به بيرون درز نکرده٬ براى خانواده هايى که منتظرند تا درخارج کشور بشود کارى کرد و طناب نفرت مرگ را از گردن عزيزانشان با هر اتهام و جرمى که دارند٬ درآورد۔ انگار نگاههاى عاجز دختر نوجوان فاطمه حقيقت پژوه٬ با چشمان اشکبار پدر کبرى رحمانپور٬ چهر دردمند شهلا جاهد و ۔ ۔ ۔ درهم مى پيچيد٬ و هجوم تند احساسى دردناک و لجوج که بر باريکه اى از مرگ و هستى در کشمکش هستند را فراهم ميکرد۔ تمامى شب را با ياد آنها سپرى کردم٬ دهها بار خودم را به جاى همه آنها گذاشتم و ناباورانه احساس کردم اينها چقدر ساکتند! چقدر کم فرياد زده اند۔ چقدر کم از حق حياتشان دفاع کرده اند۔
به ياد لحظاتى افتادم٬ که در کنار ديگرانى که همه آنها شتابان مى کوشند تا اين روزها به مدد تلاشهاى بين المللى درمحافل و نهادهاى انساندوست و مدافع حقوق بشر٬ بشود کارى کرد۔ ارابه مرگ را از حرکت باز نگهداشت٬ طناب دار را از دستهاى کريه جلاد گرفت و به عمر مرگ و کشتار خاتمه داد۔
برايم شرکت درسمينار عليه اعدام اهميت داشت٬ هم اينکه اولين بارى بود که در چنين کنفرانسى شرکت ميکردم و هم از آنرو که سخن گفتن از مرگ اصلا کار آسانى نيست۔ پس بايد از همه وقتم استفاد کنم و فقط از ارزش زندگى بگويم تا کراهت مرگ و کشتار و اعدام دو چندان نمايان شود۔
با تمامى سوداها٬ شب تمام شد و خودش را به دست حوادث روز سپرد۔ منهم تمامى يادداشتهايم را به کنارى گذاشتم و تنها قلب پر دردم را با خودم برداشتم که در کنفرانس فقط و فقط آنرا مبنا قرار دهم۔
سالن کنفرانس را درمرکز شهر استکهلم پيدا کردم۔ فکر کنم اولين کسى بودم که به محل رسيده بودم۔ تک٬ تک افراد مى آمدند۔ طبيعى بود که هر که مى آيد مخالف جان ستانى از انسانهاست واين پيشاپيش حس احترامى را به فردى که نمى شناسم٬ ايجاد مىکرد۔
راس ساعت مقرر جلسه رسميت يافت۔ فضا بسيار صميمى و دوستانه بود۔ چهره ها دوست داشتنى و بى تکلف بودند۔ احساس نمى شد که جايگاه پانل با ديگر حاضرين درسالن فاصله اى دارد٬ به شکلى دل انگيز همه بر اين باورند که کشتار انسانها بدست دولتها قتل عمد دولتى است و اين قوت قلب بزرگى است۔
سخنرانانى از کشورهاى مختلف دراين سمينار شرکت کرده بودند که احکام اعدام در آنها کماکان از سوى آن دولتها صادر مى گردد۔ و هر کدام تم سخنرانى ويژه خود را داشتند۔
خانم رز مارى اسک در مورد کشور نيجريه و قوانين شريعه حاکم بر اين کشور صحبت کرد۔ از بيحقوقي زنان و قانونن قصاص که در اين کشور اجرا ميشود و اينکه سنگسار جزو قوانين جارى اين کشور است سخن گفت۔
سخنران ديگرى در باره اعدام در کشور چين و اينکه دولت چين چه شيوه هائي بکار ميبرد که اعدامها برايش ارزان تمام شود! سخن گفت۔
مهين عليپور از کمپين دفاع از حقوق زنان در ايران از موارد بيحقوقى زنان و ويژگىاعدام زنان درايران بعنوان يک مسئله مهم اجتماعى سخن گفت و اعلام کرد که متن سخنانش را به زودى چاپ خواهد کرد۔
وقتى نوبت من شد همان کارى را کردم که قلبم مى گفت٬ ياددشاتهاى درونم را خوندم! صحبتم را با بخشي از نامه کبرى رحمان پور آغاز کردم براى آنکه فرياد کبرا يک لحظه مرا امان نمى دهد٬ براى اينکه تمامى روز و شب مرا بهم گره زده است۔ تمامى آن کلمات انگار از قلب من و از دهان کبراى جارى مى شود!
گفتم فرياد استمداد کبري ازکشوري ميايد که در آن اسلام سياسي حقوق اوليه مردم را به وحشيانه ترين شکلي زير پا ميگذارد٬ از کشورى که مردمش حق انتخاب لباس خود را ندارند٬ زنان مجبورند بر طبق قوانين اسلام حجاب داشته باشند و زيبائي هاي بدنشان را از نگاه مردان بپوشانند۔ اگر زنان حجابشان را رعايت نکنند شلاق و زندان در انتظارشان است۔ در ايران مردم به جرم داشتن نظر مخالف شکنجه و اعدام ميشوند۔
در ايران اسلامي کودکان به شديدترين وجهي مجازات ميشوند چرا که بنا به قوانين اسلام يک دختر ۹ ساله زن محسوب ميشود و يک پسر ۱۵ ساله مرد٬ که اين با کنوانسيون حقوق کودکان آشکارا در تضاد است۔ به همين دليل کساني که به نام زن يا مرد "عاقل و بالغ" اعدام ميشوند طبق معيار جهان متمدن کودک اند۔ ايران بالاترين تعداد کودکان اعدامي در دنيا را دارد۔ سپس ادامه دادم: در خبر ها ميشنويم که کسي در ايران به ۵۰ ضربه شلاق محکوم شده است ولي آيا هيچوقت تصور کرده ايد اين در عمل يعني چه؟ در همين لحظه همان کارى را کردم که خودم مى کنم؛
از حاضرين خواستم لحظه اي خود را به جاي دختر بچه اي بگذارند که مثلا حجاب خود را "خوب" رعايت نکرده۔ او را به نيمکتي مي بندند۔ با اولين ضربه شلاق فريادش به آسمان مي رسد٬ با دومين ضربه اشک اش در مي آيد۔ ضربات زيادي لازم نيست تا خون از بدنش جاري شود ولي آيا اين باعث مي شود که جلاد از ادامه شکنجه دست بردارد؟ گفتم مجازات رابطه جنسي خارج از ازدواج در ايران سنگسار است۔ همين امروز هشت زن محکوم به اين مجازات غير انساني و وحشيانه در زندان هاي جمهوري اسلامي در انتظار سنگسار به سر مي برند۔ آيا به کسي که سنگسار مي شود فکر کرده ايد؟
من فکر کرده ام!
وقتي که ژيلاى ۱۴ ساله را مي خواستند سنگسار کنند۔ احساس مي کردم خودم را تا سينه در زمين چال کرده اند و به سر و رويم از هر سو سنگ پرتاب مي کنند۔ حس مي کردم چشمانم متلاشي ميشود٬ ديگر اعضاي صورتم يکي پس از ديگري آش و لاش مي شوند۔ چطور ميتوانيم ساکت باشيم وقتي خبر سنگسار و اعدام در جائي ميشنويم؟ چطور ميتوان بي تفاوت بود وقتي چنين وحشيگريهاي قرون وسطايي اي در بخشي از جهان صورت ميگيرد؟
حاضرين به شدت تحت تاثير قرار گرفته بودند۔ در ادامه به سياست مماشات دول غربي با اسلام سياسي اشاره کردم و اينکه چگونه منافع سياسى و استراتژيک دولتها٬ باعث ميشود دفاع از حقوق بشرشان به شعاري بي محتوي تبديل شود و نيز اشاره کردم چگونه مردم آزاديخواه سکولار و متمدن جهان ميتوانند بر سياست هاي مماشات طلبانه دولت خود اثر بگذارند و اينکه پارلمان اروپا و سازمان ملل هم از ترس کدر شدن رابطه با ايران عملا فشاري به دولت ايران نمي اورند۔
در ادامه من در مورد شيوه استثنائي کار کميته عليه اعدام توضيحاتي دادم۔ اينکه چگونه ما مىتوانيم با زندانيان ارتباط بگيريم و تا حدو زيادى از اعدامها در ايران با خبر شويم
۔ خبرو عکس محکوم به اعدام را به سرعت پخش کنيم٬ خبر را جهانى کنيم۔ با خانواده و وکيل اعدامي تماس بگيريم و به اين ترتيب جان بسياري را از مرگ نجات دهيم۔
در پايان از همه حاضرين که مثل خود من اشک درچشماناشان بود خواستم که اين جلسه را به يک اتحاد و هماهنگى جدى براى انجام کارى و نه فقط سخنرانى بدل کنيم۔ تاکيد کردم که من و شما براى انجام کارى که همانامتوقف کردن احکام اعدام در هر گوشه دنياست به اين کنفرانس آمده ايم۔ اگر الان شبکه خود را تقويت نکنيم وقت و انرژى زيادى را از دست داده ايم۔
جلسه با پرسش و پاسخ و بحث و گفتگو و تاکيد به همکارى همه جانبه براى فشار آوردن بر دولتها٬ در فضايى صميمى و دوستانه خاتمه يافت۔
بيانيه روز جهاني كودك
من كودكم، كودك كار، كودك زاده شده در خانواده كارگري و خود كارگرم. كودك خيابانم، بافته شده از رنج ومحروميت. پا به اين جهان گذاشتم و اين دست من نبود و از هنگامي كه توانستم خود را و دنيايي را كه شما بزرگسالان ساختهايد، بشناسم، فهميدم همان قدر كه پدرم پول دارد ميتوانم از شادي و امكانات زندگي برخوردار باشم و كيف پول پدر تهي است، پس زندگيم تهي است، اگر پدر پول داشته باشد ميتوانم به مدرسه بروم. وقت بيماري به اندازة پول او ميتوانم درمان شوم و اگر نداشته باشد حتي از بيماريهاي قابل علاج ميميرم. به اندازة پول او ميتوانم بپوشم، تغذيه شوم و بازي كنم پس به جبران تهيدستي خانواده به بازار كار كشيده شدم. تا در كارگاه و خيابانها حق حياتم را بجويم. اما زندگيم تاوان زنده ماندن خود و خانوادهام ميشود. من در ميان رنج و تحقير و تبعيض دنياي بزرگسالان بزرگ ميشوم. و بيانكه جرمي مرتكب شده باشم هر روز مكافات ميكشم. ميبينم چطور بعضي از بچهها با لباسهاي قشنگ و چهرههاي شاداب از تغذيههاي مناسب به مدرسههاي خوب ميروند چرا كه پدر آنها پول دارد. در جنگهاي شما بزرگسالان كه نميدانم چه ربطي به من دارد كشته ميشوم گاه حتي قبل از به دنيا آمدن در شكم مادرم اثرات بمبهاي شيمياييتان هستي مرا ميسوزاند و يا هنگام بازي پايم روي مين ميرود و قبل از اينكه كنجكاويم در مورد آن برطرف شود براي هميشه خاموش و يا ناقص ميشوم يا پدر و مادرم را در اين جنگها از دست ميدهم و اين ديگر به معني بدبختي و تنهايي غير قابل تصوري است كه زندگيم را تباه ميكند وقتي هم كه پدر به دنبال جان پناهي ما را به كشوري ديگر ميبرد آدمهايي غير قانوني تلقي ميشويم و هر آن خطر دستگيري و اخراج تهديدمان ميكند.
در اين شرايط مدرسه رفتن آرزويي دست نيافتني مينمايد خيلي از ماها به دليل نداشتن بهداشت و نزدن واكسنهاي لازم فلج ميشويم و اين ديگر اوج بدبختي ماست به همراه همة اينها در زندگي كودك انگاشته نميشويم، كتك ميخوريم، تحت فشار قرار ميگيريم، تحقير ميشويم حتي پدر و مادرمان نيز نيازها و حقوقمان را نميفهمند مورد آزار قرار ميگيريم و روحمان سركوب ميشود و شادي از زندگيمان ميگريزد آري اين سرگذشت ما كودكان كار و خيابان در دنياي شما بزرگترهاست دنيايي كه ما در ساختن آن هيچ نقشي نداشتهايم. ولي ما آرزو داريم و از شما ميخواهيم ديگر چنين نباشد. ما ميخواهيم كه كودك از هر نژاد و مذهب و مليت غير قانوني نباشد و حق زندگي كردن داشته باشد ما ميخواهيم همهي ما كودكان بدون توجه به اينكه پدرمان پول دار است يا بيكار يا مهاجر از حق تحصيل يا تغذيه، بهداشت و بازي و شادي محروم نشويم. ما ميخواهيم مورد حمايت قانون و جامعه قرار داشتم باشيم و ديگر تحقير نشويم. زور نشنويم. آزار نبينيم و مورد احترام باشيم. ما ميخواهيم هيچ كودكي بخاطر نياز مجبور به كاركردن نشود و بتواند به بازي و شادي و تحصيل بپردازد. روز جهاني كودك بر همه شما مبارك باد.
14 مهر ماه 85
جمعيت دفاع از جهاني شايسته كودكان
صندوق پستي 371-18735
تلفن: 33390391
قطع نامة همايش كودكان كار و خيابان
بمناسبت جشن روز جهاني كودك
ما ميانديشيم و اعتقاد داريم، ميشود همين امروز و با امكانات موجود پديدة كودكان كار و خيابان را مرتفع كرد خواستههاي ذيل حاصل تجارب عملي فعالين در عرصة حمايت از كودكان كار و خيابان و الزامات زندگي اين كودكان بوده و سعي شده از نگاه آنها به موضوع پرداخته شود.
-تقدم حقوق كودك برهرگونه مصلحت اقتصادي، سياسي و اجتماعي.
-نگاه احترام آميز جامعه به كودكان كار و خيابان به عنوان انساني كه حقوقش مورد تعرض قرار گرفته؛ ميبايد اساس تعاريف دولت و جامعه قرار بگيرد و تمامي نگرشها و تعاريفي كه به هر طريقي آنان را عوامل قاچاقچيان، فروشندگان مواد مخدر و باندهاي فحشا و ولگرد معرفي مينمايد بايد تغيير كند.
-دوران كودكي مهمترين زمان براي شكلگيري و تكوين شخصيت كودك ميباشد. از اين منظر كودكان كار و خيابان مورد تهديد ميباشند. لذا مسئولين موظفند بدون فوت وقت حمايتهاي مقتضي را در دستور كار خود قرار دهند تا كودكي آنها سوخته نشود.
-آموزش اجباري و رايگان، حق همة كودكان است. تأمين امكانات آن ميبايست توسط دولت فراهم گردد.
-تامين اجتماعي كودك و پرداخت بيمه بيكاري بدون قيد و شرط به خانوادة او يك شرط عملي مهم براي لغو كار كودكان است.
-از آنجا كه آسيبهاي جسمي و روحي ناشي از كار تا آخر عمر كودك ماندگار است و در حقيقت كار فرصت كودكي را از آنان سلب ميكند؛ ما خواستار حذف همة اشكال كار كودكان هستيم.
-ممنوعيت و اعلام جرم عليه تمامي اشكال شكنجه و آزار كودكان، به هر شكل و بهانه (تنبيه، تربيت، سوء استفادههاي مختلف و …)؛ توسط هر شخص و ارائه راهكارهاي حقوقي و اجتماعي جهت مقابله با آن.
-به منظور ايجاد مصونيت براي كودكان؛ ما خواستار در نظر گرفتن بيمه و تأمين اجتماعي فراگير هستيم.
-با وجود فراواني كودكان كار و خيابان و معدود بودن مكانهاي دولتي كه مورد اعتماد كودكان باشند. لذا ما خواهان ايجاد تسهيلات قانوني و مالي از طرف مسئولين براي تأسيس مكانهاي ثابت و قابل دسترس براي كودكان از طرف NGO ها ميباشيم.
-كودكان مهاجر بويژه مهاجرين جنگي جدا از مليت، نژاد، مذهب و … بخصوص كودكان افغاني و عراقي در ايران، بايستي از تمامي امكانات رايج در كشور بدون هيچ قيد و شرطي برخوردار گردند.
-از آنجائي كه دولت جمهوري اسلامي ايران از امضاء كنندگان پيمان نامه جهاني حقوق كودك است، از اينرو تبليغ، ترويج و آموزش اين حقوق از وظايف و تعهدات دولت و دستگاههاي ذيربط و رسانههاي گروهي (راديو، تلويزيون و مطبوعات) و آموزش و پرورش ميباشد. ما خواهان اجراي فوري اين اقدامات هستيم.
-لغو وجوه ورودي بيمارستانهاي و مراكز بهداشت و درمان و همچنين هزينه و شهرية تحصيلي و ديگر امكانات و سرويسهاي عمومي براي كودكان.
-حمايت قانوني از سرپرستي توسط مادر و يا پدر بطور يكسان به هنگام جدائي.
-بيجه و خفاش شب محصول بي توجهي جامعه به نيازهاي انساني آنهاست. جامعه و مسئولين آن بايد با توجه به اين نيازها از كشيده شدن به اين ورطه؛ “همين امروز” جلوگيري كند.
-ما خواستار اجراي فوري و دقيق مفاد پيمان نامه جهاني حقوق كودك و ديگر مصوبات بينالمللي براي حمايت از حقوق كودكان بويژه كودكان كار و خيابان هستيم.
دستان همه شما NGO ها و تك تك انسانهايي كه در اقشار و طبقات مختلف با انواع تشكلها كه از تبعيضات در رنجاند را ميفشاريم و همياريتان را براي احقاق اين حقوق خواستاريم.
14 مهر ماه 85
جمعيت دفاع از جهاني شايسته كودكان
صندوق پستي 371-18735
تلفن: 33390391
انسان زنده سرمایه سوسیالیسم است