با ما تماس بگیریدو نظرات خود را برای ما بفرستید....kian.azar@gmail.com برای ایجاد یک دنیای شاد،انسانی ،مرفه و برابر باید همه خواستاران آن تلاش کنند تا ایجاد آن میسر شود،بیایید با هم برای ایجاد آن تلاش و مبارزه کنیم

Monday, August 11, 2008

اعمال رهبری حزب به چه معنی است؟

از میان سئوالات جلسه هفتگی اینترنتی حمید تقوائی


ناصر احمدی: در این سه چهار هفته اخیر در برنامه های زنده کانال جدید یک نکته بسیار مهم و چشمگیری که بوسیله مردم مطرح میشد بود این بود که میگفتند: ما به یک رهبر احتیاج داریم، چرا نمیایید تا مبارزات مردم و جامعه را رهبری کنید!
شما هم امروز در محور اصلی بحثتان صحبت از نحوه جلوگیری از حمله نظامی و جنگ احتمالی تروریسم جهانی میکردید و کانون اصلی حرفتان هم این بود که نزدیکترین راه مقابله با این خطر حمله نظامی مشخصا سرنگونی جمهوری اسلامی است. از طرفی هم میبینیم که مردم میگویند ما دیگر خسته شده ایم و آماده ایم این رژیم را بیاندازیم و بنابر اشاره ای هم که خودتان کردید در آخرین روزهای سال گذشته همین مردم بودند که در آریاشهر تهران بخیابان آمدند و با صدای بلند گفتند "جمهوری اسلامی نمیخواهیم نمیخواهیم". سوال من اینست که زمانی که مردم صراحتا میگویند بیایید مبارزات جامعه را رهبری کنید و ما به رهبر نیاز داریم، تعبیر عملی شما از این بیایید چیست؟ یعنی چطور باید برویم؟ آیا باید برویم؟ آیا باید بخشی از کمیته مرکزی و رهبری حزب از اینجا بلند شوند و بروند و در داخل ایران مبارزات مردم را رهبری کنند یا اینکه در داخل جامعه کارگران و زنان و جوانان و دانشجویان و معلمین و بطورکلی بخش فعال و آگاه مردم و جنبشهای انقلابی که طبعا با حزب کمونیست کارگری هم در ارتباط تنگاتنگی هستند و اساسا کادرهای حزب در داخل جامعه حساب میشوند همانجا نقش ایفا خواهند کرد؟ برای اینکه با نزدیکترین راه بتوانیم جمهوری اسلامی سرمایه را بزیر بکشیم و آزادی و برابری را عملا تحقق بخشیم و نگذاریم که حمله نظامی و جنگ تروریستی عملا رسمیت پیدا کند چه باید بکنیم؟ وقتی مردم میگویند بیایید ما را رهبری کنید، این فراخوان از طرف مردم عملا چه معنی و پاسخی دارد؟

حمید تقوایی: بله همینطور که این دوستمان اشاره کردند در برنامه های اخیر زنده کانال جدید ما شاهدیم که سوال اصلی بخش قابل توجهی از مردم اینست که چه باید کرد. بعضی هم مطرح میکنند که رهبر نداریم و به رهبر احتیاج داریم و بدینصورت در واقع انتظارشان را از حزب اعلام می کنند که حزب باید رهبری را بدست بگیرد. سوال دوستمان اینست که این فراخوان مردم عملا به چه معنی است؟
فکر کنم روشن باشد که تامین رهبری یعنی حزب باید بتواند مبارزات مردم را سازمان بدهد و همجهت کند و در سطوح مختلفی این جنبش سرنگونی را هدایت کند و به پیش ببرد. به یک معنی حزب عملا و بطور مدام مشغول انجام همین کار است. بنابراین جواب ما برای مردمی که می پرسند چه باید کرد اینست که این حزب را انتخاب کنید، به این حزب بپیوندید، سیاستها و شعارها و برنامه های عملی حزب را بدست بگیرید، حول این حزب گرد بیایید، متحد شوید و جمعهای متعددی تشکیل دهید و با حزب تماس بگیرید. این حزب درست شده برای اینکه همین نقش را ایفا کند و مبارزات کارگران و مبارزه مرم را که آزادی و برابری میخواهند سازمان بدهد و به پیروزی برساند.
بنابراین در یک سطح مشخص کاری که ما میکنیم و فراخوانی که ما میدهیم تاکید بر خود وجود حزب و ضرورت و اهمیت حزب است. رهبری و آمادگی داشتن برای رهبری جنبش انقلابی علیه رژیم مستلزم اینست که سیاستها، شعارها، اهداف و استراتژی داشته باشید که منافع و خواستهای برحق و انسانی اکثریت عظیم مردم را نمایندگی کند؛ و این حزب این خصوصیت را دارد. این حزب مرز پرگهر نیست، حزب خلیج همیشه فارس نیست، این حزب اسلام لبخند بلب نیست، حزب پرتستانتیسم اسلامی نیست، این حزب قومیت و ملیت گرایی نیست، این حزب بحرانسازی در مرزها و سوار شدن بر موشکهای آمریکایی برای حل و فصل قضیه نیست؛ این حزب؛ حزب انسانیت است! حزب تحقق آزادی و برابری است، حزب علیه تبعیض و علیه نابرابری طبقاتی و علیه شکاف عظیم فقر و ثروت در جامعه است. این حزب "آزادی، برابری، هویت انسانی" است که چندی پیش جوانان شعارش را دادند، حزب جمهوری سوسیالیستی و حزب "سوسیالیسم بپاخیز برای تبعیض" است که مردم در خیابانها شعارش را دادند، این حزب یک کره زمین یک انسان است که دانشجویان در ۱۶ آذر چند سال پیش اعلام کردند! این حزب برابری کامل زن و مرد است، حزب جارو کردن مذهب از قوانین، از سیستم آموزشی، و از کل شئونات اجتماعی است. این حزب تمدن و فرهنگ انسانی و انسانیت در برابر توحش سرمایه داری است.

حزب کمونیست کارگری همیشه با این پرچم و با این برنامه فعالیت کرده است و تعهد به تمامی این اهداف انسانی را که در برنامه یک دنیای بهتر و در سیاستهایش اعلام کرده عملا و نظرا، در پراتیک و فعالیتها و در تمامی موضعگیریهای سیاسیش نشان داده است. این حزب در تمامی مصافها و کمپینها و نبردهایش نشان داده است که در مقابل نظام اسلامی سرمایه با تمام جناحها و خصوصیاتش ایستاده است و آزادیخواهی و برابری طلبی بی کم و کاست و بی تخفیفی را نمایندگی میکند که اکثریت مردم خواهان آن هستند.

بنا بر این رهبر هست! مساله بر سر آگاه شدن توده مردم از این حقیقت و انتخاب اجتماعی حزب بعنوان رهبر است. اگر نکته اینست که حزب باید عملا به رهبر تبدیل شود و در عمل بتواند اکثریت عظیم مردمی که آزادی و برابری و رفاه میخواهند را نمایندگی کند آنوقت پاسخ من اینست که به این حزب بپیوندید. این حزب دفاع از کارگر و دفاع از زن و دفاع از جوان در قبال نیروهای قومی مذهبی، و ناسیونالیستی سرمایه داری است. این حزب شماست، این حزب را انتخاب کنید.

نیروی این حزب نیروی مردم است، ما حزب طبقات دارا نیستیم که دولتها پشتمان باشند و میلیون میلیون بما کمک کنند و بما امکانات بدهند، ما حزب مردم هستیم، ما حزب زیر خط فقرهستیم ونیروی ما همان نیروی میلیونی جامعه ایست که بلند میشود تا برای تحقق این اهداف ، برای رفاه و آزادی و برابری مبارزه کند.

برای اینکه این حزب عملا بتواند مبارزه را رهبری کند و به پیروزی برساند باید مردم بطرف این حزب بیایند واین حزب را انتخاب کنند و در صفوف حزب جمع شوند و متشکل شوند و برای آزادی و برابری بجنگند.

بنابراین فراخوان من و یا جواب من در برابر "چه باید کرد" خیلی ساده است. حزب رهبر مرم وجود دارد: حزب کمونیست کارگری. رهبری وجود دارد، حزب رهبر وجود دارد و باید این حزب انتخاب شود.

نکته مهمی که مردم باید بدانند اینست که حزب کمونیست کارگری یک نیروی ماورای مردم نیست، نیرویی نیست که بخواهد از بالای سر مردم کاری انجام دهد بلکه کاری که حزب میکند نیروی مبارزاتی شما مردم را سازمان میدهد و جهت میدهد و متشکل میکند و با قدرت خود مردم جمهوری اسلامی را بزیر میکشد، و بهمین خاطر قدرت سیاسی را در دست خود مردم قرار میدهد. این حزب در برنامه یک دنیای بهتر اعلام کرده است که قدرت سیاسی باید در دست خود مردم باشد، در دست شوراهای مردم باشد. جمهوری سوسیالیستی یک نظام شورائی ومتکی بر شوراهای مردم است. نقش حزب رهبری و سازماندهی مبارزه برای رسیدن به چنین جامعه ای است.

پیام من به همه کسانی که این صحبتها را میشنوند، به همه کسانی که دلشان برای آزادی و برابری می تپد، همه کسانی که از جمهوری اسلامی متنفرند، و این دزدی و چپاول و بیکاری و فقر و گرانی که همه جامعه را فرا گرفته است تحمل نمی کنند اینست که حزب شما وجود دارد، حزب کمونیست کارگری حزب شماست، به این حزب بگروید و بطرف این حزب بیایید. این مهمترین گام در راه خلاصی از شر حکومت اسلامی و راه رسیدن به آزادی و برابری و رفاه است.*

متن اولیه این نوشته بوسیله ناصر احمدی از روی نوار پیاده شده است. زادیآزادی و برابری است

No comments: